« بازار عباسعلی | صفحه اصلی | عاشورای ۱۴۲۶ »
پرندهها
Birds
عکس: امیرپویان شیوا – تهران – بهمن هشتاد و سه – دوربین: کنون؛ ایاواس ۳۰۰ دیجیتال
Photo: Amir Pouyan Shiva – Tehran - February 2005 – Canon EOS300 Digital Rebel
ایستاده بودم که پرنده رفت
نشستم
و خواب
پرنده را قاب گرفت
- محّمدعلی بهمنی
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
میخائیل باختین
ادامه...
July 2009
May 2009
December 2008
August 2008
April 2008
March 2008
January 2008
October 2007
September 2007
July 2007
June 2007
May 2007
March 2007
February 2007
December 2006
November 2006
September 2006
August 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
يادداشتها
jenabe shiva nemidoonam ino ba chi resize kardin vali keifiatesh kheili paein oomade, ino az korki shodane shakhe ha mishe did, www.resize2mail.com kare resize ro ba hefze keifiate avvaliye baratoon anjam mide.
mrsv | February 24, 2006 04:11 AM
يكي از ديگري پرنده تر
Anonymous | February 16, 2005 09:49 PM
ولی من یه عکس گرفتم تقریبن شبیه همین!ولی اون واقعن کلاغه!کلاغ ِ کلاغ!
مانا | February 11, 2005 05:10 PM
ياد اين شعر سهراب افتادم : " پشت كاجستان ، برف . برف ، يك دسته كلاغ ... " البته اينا كه كلاغ نيستند ، نه ؟! من دوست دارم كلاغ ببينمشون . مي دونين كلاغا چقدر خنگند ؟ - خنگ فقط يه تكيه كلامه ، نگران نشين - كلاغا بي نهايت دوست داشتني اند . حالا اينا كلاغ نبودن كه . همون ، بذار من كلاغ ببينمشون .
فاطمه | February 11, 2005 12:00 PM
ااا.عكس من چرا اين شكلي شد؟!!:))))
Anonymous | February 10, 2005 11:27 AM
جالبه! يه لحظه شبيه يه آدم ديدمش كه داره لبخند مي زنه!
بهار | February 9, 2005 07:51 PM