« هزارتوی خیانت | صفحه اصلی | برای خانه نگرانم »
ثبت
پنجشنبه سوم آبان، بعدِ چهار سال، شرع و قانون و البته سینا شهادت دادند برعشق ما تا سند شود برود قاطی دیگر اسناد رسمی مملکت. هرچند، اسناد کِی میفهمند عشقی را که هیچوقت هیچکس هیچکجا اینطور تجربه نکرده؟
- سیما و پویان
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
به به .......خیلی خیلی مبارکا باشه .
ثبت عشقتون به شادی و میمنت
هرگز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام شما !:))
شیرینی رفقا چی ؟ فراموووووش نشه ;)
----
کلیییی ممنونیم هدی جان. شیرینی هم به چشم. با کمال میل. هستیم در خدمتتون:)
هدی | October 27, 2007 11:30 PM
به خدا اسناد رسمی مملکت هم دل دارند. به خدا آنها هم هر از گاهی می فهمند چه در سینه شان نوشته می شود. به خدا سند شما هم می داند و ذوق کرده است حسابی. مبارک جفتتان باشد، حیف آنجا نیستم با بیشتر از چند کلمه تبریک بگویم.
------
محمد، واقعا حیف که نیستی. نمی دونی چقدر دل هردومون برات تنگ شده. ممنون میرزا جان:)
میرزا | October 27, 2007 11:36 PM
سلام
یک دنیا مبارک باشد!
-----
ممنونیم علی جان :)
علی | October 27, 2007 11:57 PM
سلام. تبريک مىگم، به هر دو. هيچ دو تا عشقى مثل هم نمىشه، چون آدمها مثل هم نيستن.
براتون آرزوى سلامتى و عشق روزافزون دارم؛ چيزى که خودت هم تعجب کنى چند سال ديگه بابتش :-)
-----
خیلی خیلی خیلی ممنونیم بابت آرزوی قشنگتون. :)
منيرى | October 28, 2007 04:17 AM
این جدا از آن چیزهای خیلی جالبه!
-----
پویان: هاها! یاد «جالب» گفتنهات بخیر. :)
سیما: جالب و دوست داشتنی:دی;)
SoloGen | October 28, 2007 04:49 AM
سیما و پویان عزیز
شادیهایمان را با شادکامی خود چند برابر کردید. خرسندایم از این که عشقی -چونان که خود بدان میبالید- میانتان تداوم یافته است، چه ثبت و سند کاغذی بیش نیست. اصل حکم دل است و رضای خاطر. به حرمت این عشق برایتان آرزوی خوشبختی و سعادت میکنیم.
...
در پناه حق.
فرهاد عباسی – مریم صناعت
-----
مریم و فرهاد عزیز،
تبریکتان ذوق زده مان کرد.شک نکنید شادیمان در کنار دوستان مهربان و بفکری چون شما چند چندان می شود.ناگفته می دانید که ماهم از شادی شما خیلی خوشحالیم :)
فرهاد و مریم | October 28, 2007 08:41 AM
mobarak bashe ye alame.
omidvaram hamiishe be paye ham javoon bemoonin :x
-----
ممنونیم یه عالمه، حمید عزیزماان:)
حمید | October 28, 2007 12:16 PM
( بر شما نظر می کنم با طرح خنده ای بر لب و نوبت خویش را نظاره می کنم بی هیچ خنده ای !)
خیلی خیلی مبارکه
-----
ممنونیم :) ایشالا نوبت تو هم میرسه! ;)
شاه رخ | October 28, 2007 01:13 PM
سیما و امیرپویان دوست داشتنی،
دوستانه ترین تبریکات از آن شما دوستان عزيزم باد. يک عمر زندگی شاد و سرمست در کنار یکدیگر، آرزوی مهرتاش برای شما. مهر زندگيتان درخشان.
-----
مهرتاش مهربانمان،
خیلی خیلی ممنونیم از تبریک خیلی قشنگت. خوب میدونی که بخش بزرگی از شادی و خوشبختی ما بخاطر وجود دوستان عزیزیه مثل تو.
مخلصیم داش مهرتاش! :))
مهرتاش | October 28, 2007 01:19 PM
خیلی تبریک می گم. امیدوارم هر روز عاشق تر و شادتر شوید
از همه مهم تر این که قدر لحظه لحظه این روزها را بدانید که دم غنیمت است.
-----
ممنونینم و سپاسگزار و آمادهی ادامهی اجرای توصیههای خوب :)
ویدا | October 28, 2007 02:09 PM
سیما جونی، آقا معلّم، وقتی این پست رو خوندم آنقدر ذوق زده شدم که حتی توانایی این رو ندارم که یه تبریک درست و حسابی بگم، تو سایت دانشگاهم و از دوستان خواستم که تو نوشتن یه تبریک شیک و پیک کمکم کنند، اما هیچ کدوم به دلم ننشت. اینجا از عشقتون تعریف کردم از آرشیو راز واسه بچه ها از عاشقانه هاتون خوندم. این جا همه تبریک می گن. امیدوارم همیشه، هر کجای دنیا که هستید شاد باشید و خوشبخت:) :*:*:*
-----
یه دنیا ممنونیم مریم عزیز. دیگه از این قشنگتر و شیکتر و مهربونتر چی میخواستی بنویسی برامون؟ کلی خوشحالمون کردی. بازم ممنون. :)
به بر و بچ پشت صحنه سلام برسون! :))
آرام | October 28, 2007 02:14 PM
به به مبارک باشه
همیشه عشقولانه! باشید
-----
ممنونیم و امیدوار که همینطور باشه و بیشتر! :)
مهدی | October 28, 2007 02:52 PM
تبريک عرض می شود!
امضا: قسمت خدمات پس ار فروش و حمايت از حقوق مشتری و اینا!
-----
:)) ممنونیم خیلی زیاد. روش بازاریابی ت که حرف نداشت اما راز یه مقدار اشکال داره که باید بگیم بهت. اگه درست کردی معلوم می شه خدمات پس از فروشت هم خوبه:دی
hamidreza | October 28, 2007 04:40 PM
تبریک فراوان
----
تشکر فراوان تر:)
سورنا | October 28, 2007 05:07 PM
معمولا یواشکی اینجا را میخونم اما ایندفعه حیفم اومد که تبریک نگفته برم، پس مبارکا!!! :)
----
ای بابا چرا یواشکی؟ ما که چیز بدی نمی نویسیم:دی
ممنون از تبریک ایشالا فتح بابی بشه برای حضورهای بعدیتون- البته غیریواشکی:)
محمد | October 28, 2007 07:47 PM
خیلی،خیلی،خیلی مبارک باشد انشا... یا استاذنا الکرام! بهروزی وشادمانی جاوید برایتان آرزومندم.
از طرفی دیگر هم رستن حضرت عالی را از عالم مجردات(!)تسلیت عرض نموده، برای سوگواران طلب اجر می نمایم
پانوشت:خوشحالیم به توان 2 رسید وقتی نام مبارک جناب آقای عباسی را این بالا دیدم.درود بی پایان بر او باد که مردی عظیم با صبر بود که بنده را تحمل کرد؛)
-----
ممنونیم سهیل عزیز :) تبریکت رو به آقای عباسی و بانو هم عرض ابلاغ خواهیم کرد. :)
سهیل عشقی | October 28, 2007 08:15 PM
یه خبرایی شنیده بودیم ولی نه این شکلیشو.خودم هم یه شایعه راه انداختم که شما رقیب عشقی داشتی و رفتی تو صورت پسره اسید پاشیدی.پسره هم برای اینکه همیشه از عشقش یادگاری داشته باشه نه کاریتون کرده نه رفته صورتش رو لیزر کرده.برای اینکه کلا هم خجالت بکشید دست از این رقابت برداشته و عرصه رو خالی کرده و به اینجا رسیده که ما می بینیم.کاشف هم به عمل اومده که همسر گرام اصلا راضی به این پیوند نبودن و زمینی که از پدر مادربزرگتون براتون به ارث مونده موجبات این وصلت رو فراهم آورده.
یه شایعه دیگه هم راه انداختم که از درد تنهایی هر روز تو کافی شاپ کاخ نیاورون تنها می شستی که شاید فرجی شد و اینا که چون دیگه جوابی نگرفتید از این کار بی خیال شدی و رو به کارای اینترنتی آوردی و یه باند اغفال دختران شهرستانی زدی و...آخر سر هم به جرم اغفال و این حرفا بازداشتت کردن.از قضا یه هم سلولی داشتی که رو به موت بوده و فرد مذکور دارای دوست دختری بوده که شما از همون بار اول که برای دیدن ملاقاتیتون رفتید و دوست دختر هم سلولیتون رو اتفاقا دیدید چشمتون رو گرفت و برای مرگ هم سلولیتون دندون تیز کردید...
یه چیز دیگه هم بود که البته زیاد رواج نداشت؛بیشتر تو اس ام اس ها دیده می شد،مبنی بر اینکه تو روزنامه آگهی ازدواج دادید و از این حرفا...
شرمنده,به یه جا نیاز داشتم که یک کم خالی شم!!
به خانوم یه وقت بر نخوره؟!!
شوخی کردم!باور کنید!
-----
اول از همه ممنون بابت تبریکت نوید جان :)
دوم اینکه: پس بالاخره کلاس فیلمنامه نویسی پیدا کردی!؟ امّا بنظرم کلاست رو عوض کن، خوب بهتون درس نمیده! :))
navyd | October 28, 2007 08:35 PM
سیما و پویان عزیز
خیلی خیلی تبریک.امیدوارم به پای هم پیر شین.
بیشمار آرزوی خوب برای شما.
-----
ما هم خیلی خیلی ممنونیم و آرزوهای خوب مشابه رو برای شما داریم:)
siavash | October 28, 2007 08:53 PM
پویان و سیمای عزیز خیلییییییی خوشحال شدم وقتی این موضوع رو فهمیدم واقعا از صمیم قلب تبریک می گم هرچند می دونم که این جملات نمی تونن خوشحالی درونی منو نشون بدن،دعا می کنم که همیشه شاهد تجربه های شیرین و جدیدی از عشق بی نظیرتون باشم:)
------
واااای. حسین. نمی دونی ما چقدر از دیدن این کامنت ذوق کردیم. هزاااااار بار ممنونیم بخاطر کامنت و دعای قشنگت دوست عزیز و مهربونمون. ایشالا عروسی خودت:)
H.N.s | October 28, 2007 09:40 PM
واااااای- مبارک باشه- حسابی مبارک باشه- تا حالا همیشه اینجا رو خوندم و هیچ وقت کامنت نذاشتم ولی از این یکی نمی شه گذشت. خوشبخت خوشبخت باشین- همیشه خدا.
-----
کلیییییی ممنونیم و خوشحال از اینکه همراه های مهربونی مثل شما داریم. حتا اگر آروم می رن و میان:)
نفیسه | October 28, 2007 09:46 PM
تبریک می گم.ان شا الله عاقبتتون به خیر بشه ! :)
----
ممنونیم.آمین:)
سید مرتضی | October 28, 2007 10:10 PM
چه خبر خوشحال کننده ای
مبارک بوده، مبارک تر باشه ;)
------
خیلی خیلی ممنون:)
mohamad | October 28, 2007 11:36 PM
پویان جان تولدت ...نه! اشتباه کردم از اون یکی تبریکاتت مبارک.
امیدوارم همیشه شاد و خرم و سرحال باشی و سال های سال با هم خوش باشین
-----
ممنون محمد جان :) ایشالا تو هم همیشه خوب و خوش و سرحال و شاد باشی.
محمد | October 29, 2007 12:32 AM
واقعا مبارك باشه! هرچقدر دلم براي شما تنگ شده بود با خوندن اين مطلب خوشحال تر شدم!
-----
سلام عدنان عزیز :)
ممنونم. خوشحالم کردی: هم با تبریکت و هم بخاطر اینکه ازت خبری شنیدم. :)
adnan | October 29, 2007 08:19 AM
چه خوش باشد که بعد از انتظاری به امیدی رسد امیدواری
از آن بهتر و زان خوش تر نباشد دمی که می رسد یاری به یاری
-----
ممنونیم و بینهایت سپاسگزار. :)
رها رسپینا | October 29, 2007 09:32 AM
salam
arame aziz, dar site daneshgah!, enghadr az shoma va eshghe paketun baraye ma tarif kard ke hamamun bekhatere in ahde asemunitun kolli khoshhal shodim va jashn gereftim !
paydar bemanid:)
-----
ممنونیم واقعاً. :) خوبیه وبلاگ همینه دیگه... دوستای خوب و ندیدهای مثل شماها پیدا میکنیم. خیلی ذوقزده شدیم. از شما و البتّه لطف آرام خیلی خیلی ممنونیم. :)
f_a | October 29, 2007 09:37 AM
با عرض سلام و احترام فراوون خدمت "یکی" از بهترین رهنماهای زندگیم آقای امیرپویان شیوا! اول از همه تبریک میگم! مخصوصاً به خانمتون که این قدر خوش سلیقه اند! ما هم برای عروسی آقای علی شیوا خیلی خوشحال شدیم، هم برا حج رفتن ایشون، حالا هم که شنیدن خبر ازدواج شما قند و شکر تو دلمون آب کرده! ایشالّا حج رفتن شما به همراه همسرتون! به آقای علی شیوا خیلی خیلی سلام برسونین
انتظار بیجاییه که از استاد بخوای همیشه به یاد شاگردهاش باشه! آخه این همه شاگرد! در عوض مطمئن باشید که من همیشه به یادتون هستم (مخصوصاً وقتی هدیه های شما، "خنگ آبادیها" و پینوکیو" رو می خونم)و زندگی خودم و اونچه که دارم رو مدیون خدا و پدر و مادر و استادای خوبم می دونم
از صمیم قلب آرزو می کنم در تمام عمر با امید و شادی در کنار همسرتون زندگی شیرینی داشته باشید. ما رو هم دعا کنید که بد جور محتاجیم
-----
ممنون شهاب خیلی عزیز :) هرچی که نوشتی نظر لطفته. خیلی خوشحالم که خبری ازت شنیدم. به دوستای مشترکمون - هرکی رو هر جا دیدی - سلام برسون.
راستی، بخشی از اطلاعاتی که آوردی، صحّت نداره! ;)
شهاب غفاریان | October 29, 2007 05:18 PM
ما همون پشت صحنه ای هایی هستیم که آرام گفت دیشب براتون جشن هم گرفتیم خبر فوق العاده خوشحال کننده ای بود براتون آرزوی خوشبختی همیشگی رو از در گاه خدا دارم
-----
ممنونیم :) چطوری میتونیم تشکر کنیم از اینهمه لطف؟! :) واقعاً ممنونیم. :)
parisa | October 29, 2007 06:12 PM
محمد میرزاخانی که پیر شد از بس ما رفتیم خانهشان سرشان خراب شدیم، فیلم بلند کردیم و ابوالفضل کتاب گرفت و پس نداد! شما هم اگر میخواهید زودتر به پای هم پیر شوید، خبر بدهید که ما خیلی هوس داریم یاغیگری کنیم. خجالت هم نکشید. ما این لطف را با کمال میل و بمناسبت عشقتان به شما میکنیم. شاگرد به همین دردها میخورد دیگر.
از شوخی گذشته خیلی خیلی مبارکتان باشد. ما را هم دعا کنید!
-----
محتاج دعاییم امیر جان! :) ما همینطوری هم خوشبختیم ها! ;) به ابوالفضل هم بگو اون جلد تاریخ تمدن رو که بلند کرده بیاد بذاره سر جاش! سابقهش خیلی خرابه! ;)
آهان! ممنونیم حسابی بابتِ تبریک :)
امیر | October 29, 2007 07:52 PM
عشق واژه ای است که همیشه محتاطانه به کار می گیرمش مبادا آنچه عشق نیست را به آن نسبت دهم اما گویا این بار می توانم با اطمینان بگویم عشق تان جاوادنی باد
-----
خیلی خیلی خیلی ممنون :)
هاجر | October 29, 2007 08:41 PM
مبارك باشه. چه قدر زود ميگذره.
-----
ممنونیم حسین عزیز :)
hossein (zahmatkesh) | October 29, 2007 08:45 PM
به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی
دعای اهل دلت باد مونس دل پاک
خیلی خوشحالم و براتون بهترین هارو از ته قلبم آرزو می کنم
-----
خیلی خیلی خیلی بسیار بسیار ممنونیم شیرین جان :) خیلی...
شیرین | October 29, 2007 09:50 PM
tabrik migam aghaye shiva :)
-----
ممنون آریای عزیز :)
Arya | October 29, 2007 10:32 PM
راستی!مبارکه!!
چیزه!آره پیدا که کردم ولی هنوز شروع نشده،ایشالا هفته دیگه!استادش سعید عقیقیه!اون هم فیلمنامه نبود که!من می خواستم هنرم رو نشه کارام بعدا تازگی داشته باشه;)
-----
هاها! :)) سلام برسون خدمت استادتان از طرف دو نفر از دوستداران شبهای روشن و یه کمی هم هفت پرده... :)
navyd | October 29, 2007 10:43 PM
رسمي شده اين عشق؛ سند، محضر و امضا . . .
(با توجه به ساعت، بيشتر از اين يك مصراع در توانم نيست! غرض عرض تبريك بود كه انجام گرفت. شاد باشيد . . .)
-----
:)) ممنون شایان عزیز. همین هم بسیار عالیه. چون امکانات تأویلی زیادی در اختیار خواننده میذاره؛ ببینه یعنی چی میتونسته باشه مصرع بعدی و مصراعهای بعدترش! :))
شايان | October 30, 2007 03:49 AM
واااای، مجددا تبریک می گم بهتون! البته شرمنده که اینجا رو دیرتر دیدم. ایشالله خوشبخت، عاشق و آگاه بمونین :) تجربه ی شیرینیه. مطمئن باشین روز به روز بیشتر به هم دل می بندین! :)
----
فاطمه ی عزیز و مهربون، کلیییی ممنون هم بابت تبریک و هم بابت راهنمایی های خیلی مفیدت:)
فاطمه | October 30, 2007 10:40 AM
بیا نا عشق را معنا کنیم
سیما و پویان عزیز
از صمیم قلب برایتان آرزوی خوشبختی داریم.
شبنم و سام
----
به به. اینجا چه خبره. هر چی دوست گل و مهربون داریم یه یادگاری خوشگل برامون گذاشتن. نمی دونستیم شما هم اینجا سر می زنید. کلییییی ذوق زده شدیم. ممنونیم و ما هم از صمیم قلب آرزوی شادی و شادکامی برای شما داریم. بازم ممنون:)
shabnam | October 30, 2007 01:54 PM
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
-----
ممنونیم :)
اناهید | October 30, 2007 07:31 PM
اگر چه دیر شده تا حدی، ولی منم به شدت تبریک میگم. :D <:-P
-----
اصلاً هم دیر نشده... خیلی خیلی ممنون آهوی عزیز :) خوب و خوش و شاد باشی. :)
ahou | October 30, 2007 07:37 PM
اینجور وقتها چه میگویند؟ آهان: بدبخت مرغ که سرش را هم در عروسی میبرند و هم در عزا؛ ایضاً، بدبخت آن که هم در عروسی بهاش گیر میدهند و هم در عزا!
خوش و خرّم باشید و -در کنار هم- به پیشنهاد امیر هم فکر کنید البتّه.
-----
:)) ابوالفضل جان! یه چند جلد کتاب، جلو راه فکرمون گیر کرده ،نمیذاره خوب دقیق شیم و فکر کنیم... :دی
Asosh | October 30, 2007 08:31 PM
سلام ! به سلامتی ... امیدوارم با هم شادی هاتون هزار برابر بشه و غماتون یک هزارم... نه همونم زیاده!من به عنوان شاگرد آقا پویان به شما دو تا دستور میدم که همیشه خوشبخت باشین :دی
-----
ممنونیم سعید عزیز :) امیدواریم تو هم همیشه شاد و خوب و موفق باشی. :)
سعید نجفی برزگر | October 30, 2007 09:32 PM
از صمیم قلب تبریک میگم. با دعای برآورده شدن بهترین آرزوهاتون
هیجان انگیزی ماجرا اینه که دیگه تو دنیا کمتر عاشقایی مثل شما پیدا میشن. خوشبخت بمونین و عشقتون رو هر روز شعله ور کنین
-----
ممنون خانم رحمتی عزیز :) خوشحالمون کردید. :)
شبنم رحمتی | October 31, 2007 07:23 AM
سیما و پویان عزیز، از صمیم قلب بهتون تبریک میگم..امیدوارم در کنار هم خوشبخت باشید.
----
خیلی خیلی ممنونیم:)
فرناز | October 31, 2007 10:05 PM
کف کردم
پس واسه همینه که اصلا پیداتون نیست و برادر بزرگتون اونطوری شیطنت آمیز میخنده وقتی حرف شما میشه
مبارک باشه
از همین چیزا که 43 نفر قبل از من گفتن
-----
سیاوش جان!
باور کن من کمپیدا نشدم. تو روزت رو بد انتخاب کردی، هم رو نبینیم.
ممنون بابت تبریکت و تولدت هم در ضمن با یکی دو سه چند روز تأخیر مبارک! ;)
سیاوش | October 31, 2007 11:23 PM
سلام
تبریک میگم
خیلی مبارک باشه
به پای همدیگه پیر شید :D
-----
ممنونم علی جان... :) خوشحال شدیم.
علی وزیری | November 1, 2007 12:31 AM
اصلا این پست خوراک کامنت گذاشتنه!
یادم رفت خدمته سرکار تسلیت عرض کنم!
راستی با این کامنتها لازم شد دیگه بچه های هم دوره ی ما رو یه شب شام دعوت کنید!آره!دو نقطه دی
-----
:)) تسلیت بابت چی بود؟
انصاف داشته باش خداییش. بچّههای همدورهی شما... منظورت اینه که صد نفر رو دعوت کنم!؟ اوممم... میشه یعنی!؟
navyd | November 1, 2007 01:07 AM
سلام سیما و پویان عزیز
این اتفاق میمون را صمیمانه بهتان تبریک می گم.
در کنار هم پایدار و پیروز باشید.
----
خیلی خیلی ممنونیم:)
سارا | November 1, 2007 03:33 AM
سلام!
شاید شما منو نشناسین!ولی من هردوتاتونو میشناسم!
مبارکتون باشه!
کاشکی عشقتون همینجوری بمونه!
------
سلام:) چه پلیسی:دی!
ممنونیم از تبریک و دعای قشنگتون:) آمین!
سعیده | November 1, 2007 08:35 AM
سلام...ببخشید که اینقدر دیر کامنت می ذارم...اول از همه خیلی خیلی خیلی تبریک و شادباش...وقتی این نوشته آخرتون رو خوندم خیلی خوشحال شدم...وقتی کامنت آقای عباسی رو خوندم خوشحال تر...خیلی دلم می خواد خوشحالیم رو نشونتون بدم ولی باور کنید نمی شه...ایشالا که همیشه در کنار هم شاد و خوش باشید...
یکی از شاگرد های شما
محمدصالح پیروزی
-----
صالح عزیز :)
ممنونیم بابت تبریکت :) خیلی خوب خوشحالیت رو ابراز کردی و سپاسگزاریم. :) امروز و فردا، تبریکت رو به آقای عباسی و همسر میرسونیم. :دی
صالح | November 1, 2007 10:52 AM
من به قول خودتون اینجا رو یواشکی می خونم، شاید هم شما رو نشناسم، هر چند که آقای شیوا تو مدرسه ی ما درس دادن و من از دور با عقایدشون آشنام، ولی دوس دارم یه چیزی بگم واقعا از اینکه همیشه عاشقانه هاتونو می خوندم لذت می بردم، واقعا تمام حس های دنیا در من تزریق می شد،در کل برام بی نهایت زیبا بود،کاش این زندگی براتون قشنگ ترین لحظاتو بیاره، و هیچ وقت فراق همدیگرو حس نکنین، و همیشه از هم لذت ببرین، شاد و پیروز عاشق بمونین!
----
وای ممنونیم دوست عزیز. خیلی خیلی زیاد .یه آمین بزرگ و از ته دل برای تمام آرزوهای قشنگی که برامون کردی.
. بازم ممنون:)
mhm | November 1, 2007 01:53 PM
خدا رو شکر ، بلاخره استاد عزیز هم دم به تله داد ، امیدوارم همیشه خوب و خوش سلامت کنار هم باشین . درسته که از آخرین باری که سر کلاس دیدمتون 7 سال می گذره اما هیچ وقت فراموش نکردم ، مخصوصا کتابهای نارنیایی که بهم دادین ! خیلی مبارکه
-----
ممنونیم میلاد عزیز :) و امیدوار که تو هم همیشه خوب و سالم و سرحال باشی. :)
میلاد | November 1, 2007 05:24 PM
چند ماهی می شد که خبری مثل این خوشحالم نکرده بود. نمی دونم تبریک بگم یا آرزوی زندگی خوب یا... هرطوری که خودتون فکر می کنید خوبه از طرف من به خودتون تبریک بگید! D:
-----
ترکیبی از همهش! ;) ممنونیم میثاق عزیز :)
Misagh | November 1, 2007 05:54 PM
!!!:D:D:D salam, ye alame tabrikkkkk:D man taze fahmidam, koli mobarak bashe aghaze yeki shodane rasmitoon;)
----
سلام گلناز جان:)
کلی ممنونیم بابت تبریک :)
Golnaz | November 1, 2007 06:02 PM
آقا معلم از ته ته ته دل به شما و سیما خانوم تبریک می گم! دلم براتون خیلی تنگ شده.همیشه از اینجا چیز یاد می گیرم.حتی ایندفعه!
-----
:دی ایندفعه دقیقاً چی یاد گرفتی امیر جان؟! :دی
ممنونیم از تبریکت؛ زیاد. :)
امیررضا آزاده | November 1, 2007 09:56 PM
سلام عجب خبر غافلگیرکننده و قشنگی در این بلبشوی اجتماعی. آمدم به وبلاگتان سر بزنم ببینم از شور و شر بچه های اعتصابی علامه در آن چه خبر هست و ببینم آیا شما جزو بچه های اعتراضی بودید یا نه که با این کامنت احساستی برخرود کردم و فهیمدم توقع آن چیز را در این روزها از شما داشتن، کاملا بی مورد بوده.
به هر حال به شما و همسر محترمتان تبریک می گویم امیدوارم پس از روزهای خوش عاشقی یا در حین آن، کامنت هایی در مورد مسائل اجتماعی پیرامونتان هم داشته باشید.
موفق باشید و خوش
-----
ممنون خانوم آذر عزیز،
چشم. به توصیهتون عمل میکنیم :)
شکوفه آذر | November 1, 2007 11:03 PM
به پیشنهاد این آقا نوید توجه ویجه(!)ای بفرمایید لطفا،این بشر خیلی مخش کار می کند،خیلی کارش درسته(پررو نشه ها!)از همه مهمتر پیشنهادهای توووپی می دهد.50 درصد قضیه که هم طبعا حل است،می ماند 50% :) که آن هم به یاری خدا و دعای ملت شهیدپرور حل است.شما هم که ما را می شناسید،اهدافمان فقط معنویات و عرفان واز این قبیل امور مهم است.پس به حمدا... این مشکل هم که حل شد.:D
-----
انشاءالله! :))
سهیل عشقی | November 2, 2007 12:02 PM
ثبت احساسیاش مهمتر است تا ثبت محضری مبارکباد!
-----
ممنونیم و سپاسگزار :)
عمو اروند | November 2, 2007 11:19 PM
آقای شیوا یه تبریک وبسیار دعای خوب ...
-----
ممنونم زعیم عزیز :)
زعیم | November 3, 2007 05:26 AM
سلام سيما جونم
از خوندن اين نوشته هم شكه شدم و هم خيلي خوشحال. براي تو و همسر عزيزيت آرزوي روزهاي پر از عشق و دوست داشتن مي كنم. ان شاله هميشه و در همه لحظات زندگيتان عشق جاري باشد. راستي يادت نره ما رو عروسيت دعوت كني.
----
ممنونم نفیسه ی عزیزم. خیلی خوشحالم کردی. واسه دعوت هم چشم حتما:)
نفيسه | November 3, 2007 10:54 AM
خیلی مبارک باشه.کلی خوشحال شدم.خوب و خوش باشید
----
ممنونیم آزاده ی عزیز. ما هم کلی خوشحال شدیم از تبریکت. چه کامنتی، چه تلفنی:دی. سلام هم برسون:)
آزاده | November 4, 2007 09:38 PM
سیما و پویان عزیز وقتی آزاده بهم خبر داد خیلی خوشحال شدم.تبریک می گم.شاد باشید
----
ممنونیم علی عزیز. از صمیم قلب برای هردوتون بهترین آرزوها رو داریم.. دلمون هم حسابی تنگ شده براتون:)
علی | November 4, 2007 11:17 PM
Chenan ke yek moalem bayad bashad, moalem zendegi boodid va yeki az mohemtarin ghesmat haaye aan: eshgh. In hayat ke olgooye maa shodast bar shoma mobarak baad ostaad.
-----
خیلی ممنونم سینا جان. امیدوارم لایق اینها که گفتهای باشم :)
Sina | November 5, 2007 06:39 AM
خییییییییییییییییلیییییی مبارکه
{دیر شده بود؛نه؟} خوب هر کسی در حد خودش دیگه!! منم اینجوری
-----
خیلییی ممنون! اصلا هم دیر نیست. :)
فرزام | November 8, 2007 07:20 AM
کلی شادی کردیم و داد زدیم با شکوفه. مبارک باشه.
-----
وای من هم کلی خوشحال شدم . شما کجائید بابا. خیلی وقته ازتون خبری نیست. هم رو ببینیم. دلم برای هر دوتون تنگ شده. پویان هم دوست داره ببیندتون.
بازم ممنون بابت تبریک. خیلی خوشحالمون کردید:)
هادی | November 9, 2007 12:25 PM
سلام
چندشب پیش خوابتون رو دیدم، پیش خودم گفتم حتما خبری شده (البته مثل اینکه خیلی دیر خوابتون رو دیدم!)
به همین خاطر سری به وبلاگتون زدم و از دیدن این خبر بسیار خوشحال و شگفت زده شدم، امیدوارم که شما هم بواسطه این پیوند که موجب تحکیم و تداوم آرامشتون میشه، سعادت و خوشبختی واقعی رو به آغوش بکشید.
خداوکیلی خیلی خیلی شاد شدم :)
سیما و پویان عزیز مبارک باشه
-----
سلام سلام :)
خیلی خیلی خیلی ممنون بابت تبریکتون. ما هم از این تبریک شاد شدیم. شما خوبین؟ اوممم... آقای همسر و مخصوصاً کوچولو، هر دو تایی، خوبن؟
امید که زود ببینیمتون. :)
Nahid | November 16, 2007 07:10 PM
سلام:)
من و حنيف و پرنيان هم خوبيم.
به سيما جان هم سلام برسونيد.
به اميد ديدار
-----
امیدوارم همیشه خوب و خوش باشین؛ دسته جمعی. :)
ناهید | November 17, 2007 11:45 AM
سلام
من بعد از مدتها اومدم و
طبعا
بی نهایت
ذوق زده شدم
تبریک می گم به هر دو تون
چیز عجیب و با مزه ای یه زندگی مشترک ;)
-----
ممنونیم آلمای عزیز:) خوشحالمون کردی. ایشالا می بینیمت به زودی;)
alma | November 21, 2007 02:37 PM
تبریک می گم واقعا خوشحال شدم !!امیدوار نیستم بلکه مطمئنم که دوران خوشی پیش روی شماست !
-----
خیلی خیلی از لطف و محبت شما ممنونیم:)
مسعود | November 26, 2007 01:09 AM
man ham ke danesh amozi bish nistam be shoma tabrik migoyam
----
ممنونیم سینای عزیز:)
sina | November 29, 2007 09:26 PM
یک بار تبریک گفتن کافی نبود، بار دیگر تبریک نوشتم، گرچه هزاران تبریک هم لیاقت آنچه باید ادا کند را ندارد، چنان که ژولیت می خواند هزاران بار شب بخیر بر رومئویش ولی شب بدون او خیر نمی شد! گرچه از این بی نیاز هستی، با این حال امیر پویان شیوا، به عنوان یکی از بزرگترین معلم های زندگی ام برای یکبار دیگر این که معلم عشق و شعرش بودی را هم مبارک می خوانم، باشد که مبارک بودن تا ثانیه ثانیه های عمر بر شما باقی باشد و زیاد شود... با زیباترین آرزوها، با بهترین امیدها، خوشبخت آن که تو را شناخت
-----
باز هم ممنونم سینا جان... زیاد. :)
S | December 6, 2007 09:35 AM
mishnasid va na !!
khoshbakht bashid !!
ma ke nashodim !!
-----
ممنون از آرزوی خوب:)
A M | January 13, 2008 03:40 AM
سلام استاد:
من داشتم دنبال وبگاه انجمن فارسی سره می گشتم که اینجا را پیدا کردم و خیلی خوش حال شدم. نشانی این وبنوشت را به تمام بچه های مدرسه خواهم داشت.
-----
:) تابستان خوش بگذرد.
آرمین فره وش | June 2, 2008 10:53 AM