« ویکیپدیا و علوم انسانی | صفحه اصلی | از غرایب »
یک روز خوب:)
دیروز در کنار حامد و مریم و میرزا (همگی عزیز) یه روز فوق العاده خوب رو گذروندیم و البته سرهرمس مارانا و بانو هم بعداً به جمع ملحق شدند و خوشی این روز رو بیشتر کردند.
واقعاً به من خوش گذشت و از دست این آقا اینقدر خندیدم که فَکّم هنوز درد می کنه.
دیدار خیلی خوب دیروزمون بهونهای شد که به بعضی چیزا فکر کنم. مثلاً اینکه دوست هایی که از طریق پویان باهاشون آشنا شدم ویژگی فوق العادهای که دارن سادگی و بی آلایشی شونه.
برام خیلی جالبه؛ هیچ کدوم از این آدم ها که هر کدوم به نظر من انسانهای ارزشمند و قابل احترامی هستند و واقعاً و حقیقتاً قابلیتها و ویژگیهای ممتازی دارن، هرگز نه ژستهای احمقانه میگیرن، نه قیافههاشون اَجق وَجقه و نه فکر میکنن از دماغ فیل افتادن. اون ها سعی نمیکنن با هزار و یک ادا و اطوار تصنعی نشون بدن با بقیه فرق دارن- نمایشی که جدیداً خیلی رایج شده.
واقعاً لذت میبرم و افتخار میکنم به دوستی چنین آدم هایی.
خلاصه که مریم و حامد عزیز، بینهایت ممنونم به خاطر دعوت دیروز. به من که خیلی در کنار همهی شما خوش گذشت.
پ.ن.1. رفیق جانم! جات خیلی خالی بود. خیلی خیلی...
پ.ن.2. من چند روزه دارم این آقا رو کشف میکنم. دیشب در راستای راهنماییهای دوستان عزیز به اینجا رسیدم و دیدم بهبه! بهبه! چه خبره!!!!
تروخدا نگاه کنین این آقای زبر و زرنگ و بامزه چه تلاشی میکنه برای تور کردن این خانم خوشگل موشگل و البته بداخلاق:))!!! (سریال از اینجا شروع میشه:دی)
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
البته که واضح و مبرهن است دخترم که به ما هم در جوار و هم نشینی شما خوش گذشت شدیدن و امیدواریم فقط این حامدخان و عیال مربوطه نباشند که با آمدن شان ما را دور هم جمع می کنند. آن حسی را که در باب ساده گی این جمع فرموده بودید هم برای ما محسوس و ستایش انگیز بود.ـ
------
:) خوشحالم که به شما هم خوش گذشته و با نظر من هم موافقید. اما اگر مازیار رو بیارید قرار هر موقع و هر جا باشه من و پویان بدوبدو میایم. ;)
سر هرمس مارانا | July 26, 2007 01:23 PM
در کمال احترام و ارادات و کمال وحدت با مسایل مطرح شده عرض شود دو نقطه دی.
--------
:))))
:دی
میرزا | July 26, 2007 02:43 PM
همیشه خوش باشی؛ دوست جون:*
------
ممنونم آرام عزیزم. تو هم همین طور:*
آرام | July 26, 2007 03:45 PM
خدا رو شکر بالاخره چون تویی پیدا شد و فضای اینجا رو تغییر داد !! طی سه سال هر روز اینجا میومدم یا بحث چی چی شناسی در جامعه بود یا نمیدونم چی چی بودن رسانه ها یا ...
جدا نوشته هات اینجا رو خیلی شبیه وبلااگای معمولی دوس داشتنی کرد .
ولی حالا دیگه بذار اون بنده خدا ام یه چیزی بنویسه !!!
:) :D
------
:)) ای بابا! چشم. من که از خدامه اون بنده خدا بنویسه و من بیشتر از همه، استفاده ببرم از هر یک کلمه ش اما خودش افتخار نمی ده. من چی کار کنم؟!
vahid | July 26, 2007 09:17 PM
پیشاپیش تولد حضرت علی و "سیمای" پر مهرشون رو به عموم دوستداران آن حضرت و سیمایشان تبریک می گویم :D :)))
------
:))))) فهمیدم:دی
اینجوری قبول نیست. باید بیای از نزدیک تبریک بگی.
در ضمن با این همه پیشواز که رفتی دوم شدی:دی:دی:))))))
حمید رضا | July 28, 2007 11:54 AM
سلام.
عیدتون مبارک!
:)
-------
:) lممنون. عید شما هم مبارک
علی | July 28, 2007 06:19 PM
سیما جان
ما هم بسی خوشنود شدیم از
آشنایی با تو و امیر پویان عزیز.
با اینترنت نفتی اینجا و بلاگرولینگ فیلتر من تازه امروز خوندم اینجا رو
:)
-------
ممنون مریم جونم. امیدوارم بازم همدیگه رو ببینیم قبل از رفتنتون:*
مریم | July 29, 2007 06:45 AM