« خیر نامحدود - 2 | صفحه اصلی | یک روز خوب:) »
ویکیپدیا و علوم انسانی
این البتّه، دوّمین دعوت جادی عزیز است به بهانهی ویکیپدیا. اوّلیش، پارسال همین موقعها بود ـ گیرم چند روز پیشتر؛ که چند نفری را فراخوانْد به ـ اگر متّهم به براندازی مخملی نشوم! ـ مرحومِ سازمانِ کنشگران داوطلب و برگهای ـ حاوی مقدّمات دستورها و سجاوندی دانشنامه ـ داد دستمان و شروع کرد به توضیح فلسفهی کار و اینکه چی، چطور عمل میکند و شبیه به اینها. توصیههای جادی، کلیدی و کاربردی بود.
بعد از نشستِ آنروز، کرمش به جانم افتاد که به سهمِ خودم محتوای فارسی دانشنامه را در زمینهی مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی کاملتر کنم. گمانم اوّلین مدخلی که افزودم ـ مثل هر محصّل متعصّب دیگری ـ عنوان رشتهام یا همان «مطالعات فرهنگی» بود. بعد، به دو سه چند نفری از استادهامان هم معرّفیش کردم و گفتم که جای خوبیست برای ارائهی کارهای بچّهها ـ که بیشتر جنبهی گردآوری دارند و جایی چاپ نمیشوند و میآیند و به درد خاصّی جز سنجش خودشان نمیخورَند و میروند به سطلهای زبالهها یا چرخهی بازیافت. حقیقت اینجاست که بسیاری از ما ـ خصوصاً دانشجوهای علوم انسانی ـ روی هارد رایانههامان انبوهی از نوشتهها داریم که به قصدِ کارنوشت و تمرین، نگاشته شدهاند و بعد از تحویل به استاد و گرفتن نمره، حالا همانجا خاک میخورند. ویکیپدیای فارسی ـ جز یکی دو سرفصل ـ در علوم انسانی ضعیفتر از بخشهای دیگر است. پس، به نظرم پسندیدهست ایندست دانشجوها آندست کارهاشان را در ویکیپدیا بگذارند. هم، خوب است جلسههای کوچک آشنایی با ویکیپدیا برای علاقهمندان در دانشکدهها برگزار شود تا آن انبوه نوشتهی خاکخورده، به کارِ همگان بیاید.
خلاصه دربارهی خودم، هرچند یکی دو روز اوّل، کار تمام وقتم شده بود ویرایش محتوای فارسی ویکیپدیا؛ ولی کمکم جز بعضی اصلاحات ـ که خیلی وقتها بدون لاگین انجامشان میدادم ـ چیزی نیفزودم. شاید دلیلش این باشد که از اوّل، راضی نشدم مدخلی را خیلی ناقص ـ مثلاً تنها در حد نام درآیند و تعریف کوتاهش ـ وارد کنم. خوش داشتم مدخلها کموبیش کامل باشند. نمیدانم چقدر خوب است؛ ولی بههرشکل، دوست داشتم کسی که جستجو میکند به مقالهی راهگشایی بر بخورد.
فراتر از فلسفهی ویکی، ویرایش مدخلهای دانشنامه، کار عجیب لذّتبخشیست. حتّا ـ اغراق نکنم ـ اگر احتیاط نکنید، معتاد میشوید. جذّابتر از آن، جامعهی ویکیپدیاکاران است، که برای خودشان عوالمی دارند. بحثها هم گاهی بسیار آموزندهست. توصیهام به دوستانم و به ویژه به دانشجویان علوم انسانی، دستِ پایین آزمودن ویرایش یکی دو درآیند در ویکیپدیاست.
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
من که چیز خاصی ندارم، ولی استقبال می کنم، فکر خوبی بود
-----
خب... درسته که چیز خاصی نداری. ولی به قصد یه اصلاح کوچیک یا افزودن یه نکته، یه سر مثلاً به مدخلهای مربوط به سازمان یا دبیرستان بزن. اونوقت مشتری میشی. :))
mohamad | July 25, 2007 12:37 AM
سلام جناب پويان
كار خوبي كردي. در ضمن چند وقته دارم به اين فكر مي كنم كه تو اگر تمايل داشته باشي مي توني كمك زيادي به ما بكني . البته نمي دونم وقت و تمايل داري يا نه. منظور همكاري با روزنامه هست. اگر جوابت مثبته يه ايمل به من بزن لطفا.
مرسي
-----
سلام جناب راعی،
ممنونم. :) این یکی دو هفته را شدیداً مشغولم. بعدش ایمیل میزنم خدمتتان.
سعيد راعي | July 25, 2007 01:17 AM
البتّه، شاید افزودن درآیندهایی دو-سه بندی و کوتاه -جدای از علوم انسانی و بهویژه- در حوزهی ادبیّات هم پر بدک نباشد؛ دستِکم از ظاهر شدن نوشتهی «ویکیپدیا مقالهای با این نام بخصوص ندارد» که بهتر است.
پ.ن. ما هر بار که به اینجا سر میزنیم، برای کامنت گذاشتن باید نام کوچک و نام قبیلهای و بسیار چیز دیگر را دستی بنویسیم. درست نمیدانم امّا گمان کنم اشکال -با شرمندگی!- از وبلاگ شما ست.
-----
شرمندگی از بندهست قربان! :">
فهرست بلندبالاییست از اشکالات که پشتِ گوش فراخی بنده باعث شده، اوضاع همچنان نادرست بماند. امّا آزردگی شما، ه انگیزهای شد برای تصحیح خطاها! :)
Asosh | July 25, 2007 07:31 PM
شاید کمالگرایی برای ویکیپدیا مضر باشد. این بشود که ننویسی تو، و اگر ننویسی، پس چه کسای بنویسد آن صفحهی آغازین نوشتار را؟
-----
:) راست میگی ها! :دی
اما اعصاب خواننده خورد نمیشه وقتی هی هرچی سرچ میکنه میبینه که فقط یه تعریف یه خطی هست و یه برچسب این نوشتار ناقص است!؟ :)
SoloGen | July 30, 2007 08:07 AM