« ژان بودریار | صفحه اصلی | هزارتوی نشانه »
معرفی کتابهای دوستداشتنی: سال چهارم
روزهای پایان اسفند است و بنا به سنّت چهارسالهی «راز»، قصد داریم باز، کتابهای دوستداشتنیمان را به دیگران معرّفی کنیم. ویژگی کتابْ برگزیدنِ خوانندگان راز این است که هیچ آداب و ترتیبی برای معرّفی وجود ندارد: هر تعریفی از کتاب دوستداشتنی دارید، برایم محترم است. زمینهی خاصّی در نظر نیست و هر کتابی در هر زمینهای اگر کتاب برگزیدهتان است، میتوانید معرّفیش کنید. جز این، برگزیدگانتان هرچندتا باشند، خیالی نیست؛ یکی، دو تا، یا ده تا. نیز، دوست دارید دو سه چند خطّی در تعریف از کتاب بنویسید؛ دوست ندارید ننویسید.
دو فایده، همواره ـ من و خوانندگان راز ـ از فهرست پایان سال بردهایم: یکی اینکه راحتتر کتابهایی را که قصد داریم در تعطیلات نوروز بخوانیم، برمیگزینیم و دیگر اینکه، آسودهتر کتاب برای هدیهی عید، انتخاب میکنیم. پس، سپاسگزار میشوم اگر هم خودتان چند دقیقهای وقت بگذارید و انتخابتان را در کامنتها درج کنید و هم دیگران را ـ از طریق لینک یا روشهای دیگر ـ به انتخاب و گزارش انتخابشان تشویق نمایید.
دستِ آخر، میماند توصیهی اخلاقی پایان ماجرا و آن، اینکه اگر کسی کتابی از کتابهای مرا ـ یا دیگران را ـ به امانت برده و استفاده کرده و پس نیاورده، هرچه زودتر در روزهای آخر سال برش گرداند. گفتم، تا نگویید که «اِ! بخدا اصلاً یادمون نبود!» اگر کتابی هم دستم دارید، چه خوب که یادم بیندازید.
منتظر انتخابهایتان هستیم.
سابقه:
فراخوان هشتاد و چهار / برگزیدگان هشتاد و چهار
فراخوان هشتاد و سه / برگزیدگان هشتاد و سه
فراخوانِ هشتاد و دو / برگزیدگان هشتاد و دو
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
۱- گفتگو در کاتدرال
۲- مرگ قسطی
۳- در جستجوی زمان ازدسترفته؛ طرف گرمانت ۱
۴- تربیت اروپایی
۵- موجآفرینی
۶- بازماندهی روز
۷- یک گفتوگو؛ با نجف دریابندری
-----
ممنونم امیرحسین عزیز :) اوّلین چراغ رو تو روشن کردی! :))
amirosein | March 10, 2007 06:46 PM
من اینارو پیشنهاد میکنم:
1. سرخ و سیاه
2. رنه
3. کاندید
4. دلتنگیهای خیابان چهل و هشتم
5. مترجم دردها
سامان | March 10, 2007 07:51 PM
D: مراسم معرفی بهترین کتابهای سال هر خواننده، برای من این چند سال هیجاناش از اسکار و اینها هم بیشتر شده D: ؛)
خلاصه چون خیلی هیجاندار است، دوست دارم بنشینم سرفرصت بنویسماش؛ منتها باز چون! پارسال هم همین کار را کردم و خیلی دیر رسیدم، گفتم بپرسم تا کی وقت هست؟ آخرین مهلتاش؟
که امسال ضایع نشوم D:
P:
(البته "صد لیکو" را از مدتها قبل انتخاب کرده بودم!)
مرسی به خاطر هر سال
-----
بهبه! فکر کردم قهر کردین و دیگه نمیاین این ورا! :) به مراسم ما هم البتّه لطف دارین! :دی در این حد و اندازهها نیستیم... :)) باور کنین که تعارف هم نمیکنیم. یک هفته خوبه؟ اصلاً هرچی شما بگین! :))
ساسان م. ک. عاصی | March 10, 2007 08:20 PM
خوب من امسال خیلی کم کتاب خوندهام ولی یه چند تا کتابی رو که فکر میکنم دیدنشون بد نباشه اینجا مینویسم:
1) "جامعه شناسی روشنفکری دینی در ایران": عباس کاظمی
2) "اسلام و دموکراسی": تیموتی سیسک: ترجمه بهرامپور و محدثی
3) "الهیات پولس رسول": حیمز دون: انگلیسیه (عالیه ولی نمیشه هدیهش داد، چون خیلی گرونه)
4) "تمدن و تجدد": رامین جهانبگلو (برا خودم که زیاد جالب نبود)
5) "مدیریت بر خود": هیرم اسمیت: ترجمه حافظ کمال هدایت
6) "رویارویی با چالشهای زندگی و فناوری در قرن بیست و یکم": کریس کلینک: ترجمه علیمحمد گدرزی
7) "توضیح دادن": جرج براون و ای سی رگ : ترجمه فروزنده داورپناه: برای کسی که بخواد درس بده خوبه
8) نامه به یک کشیش: سیمون وی: ترجمه فروزان راسخی
9) فلسفه اخلاق در قرن بیستم: مری وارنوک: ابوالقاسم فنایی
-----
میگم خوبه که کم کتاب خوندین ها! :)) ممنون.
محسن مؤمنی | March 10, 2007 08:44 PM
اختیار دارید قربان! قهر کدومه!!!؟ ارادت ما مدامه و روزافزون.
تنبلی در کامنت نوشتن یقهام را به میگیرد و ول میکند! P: برای همین این مدت سعادت نداشتم کامنتی خدمت برسم.
خب منم بیتعارف بگم که بله به نظر من هم در حد و اندازههای اسکار نیست مراسمتون و خیلی بیشتر باصفاتره. دربارهی خودم باید بگم تو زندگیم حتی یک بار هم مراسم اسکار رو پیگیری نکردم، با این دقتی که تو این چند سال مراسم راز رو پی گرفتم D: ؛)
و خیلی مرسی بابت جواب. یه هفته عالیه (دو تا کتاب هم گذاشتم این هفته بخونم، شاید خیلی خوشم اومد، اونا هم اضافه کنم، باشد که رستگار شوم! :))
مرسی خیلی
شاد باشین امیدوارم
-----
مشتاقانه منتظر میمانیم! :d
ساسان م. ک. عاصی | March 10, 2007 10:01 PM
بادبادکباز .متاسفانه الان اسم نویسنده ی افغان یادم نمیاد ولی کتاب فوق العاده ایه.
-----
ممنونم.
خالد حسینی؛ درسته؟
لیلا | March 10, 2007 11:24 PM
سلام .کلمه اگزسيتانسياليست رو سرچ ميکردم که با وبلاگ شما اشنا شدم. اين اشنايي تصادفي رو يه نشونه خوب ميگيرم و براي اولين قدم جسارت به خرج ميدم و چند تا کتاب معرفي ميکنم:
قمار عاشقانه دکتر سروش
ميدانم که هيچ نميدانم کارل پوپر
همنام جومپا لاهيري
زهرا | March 10, 2007 11:32 PM
1.هنر همیشه برحق بودن:شوپنهاور-ترجمه عرفان ثابتی
2.زمینه وزمانه پدیدارشناسی:سیاوش جمادی
sahba alasti | March 10, 2007 11:41 PM
خب امسال کتابهای درسی قطور و مهم! کنکور فرصتی برای مطالعه ی درست و حسابی برای من نذاشتند، ترجیح دادم کتابهایی که امسال بهم هدیه شده بود را بنویسم.
*انتخابهای هوشمندانه: ترجمه سیاوش ملکی فر
*فساد در کازابلانکا: طاهربن جلون
*قلعه حیوانات: جرج اورول (درسته قدیمیه ولی خب هدیه داده بودن دیگه :دی)
*سرگذشت عالم و آدم: مهران توکلی
*تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران: سلینجر (این یکی رو امیرحسین ناخواسته بهم هدیه داد :دی)
*سینمای مستند ایران و جهان: حمید دهقانپور (انصافا کتاب کاملیه)
در ضمن هر کدوم رو خواستید حاضرم برای تعطیلات عید بهتون هدیه بدم ;)
ناصح | March 11, 2007 01:14 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
من کوچیک تر از اونم که بخوام کتاب انتخاب کنم
اصلا من سگ کی باشم
ولی میکنم!
به این ترتیب:
1) برگمن و خدا در پرتو نور زمستانی - اینگمار برگمن - ایرج کریمی
2) فانی و الکساندر - اینگمار برگمن - مهسا ملک مرزبان
3) دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم - جی دی سلینجر - احمد گلشیری
4) مرگ در آند - ماریو بارگاس یوسا - عبداله کوثری
5) داستانهای کوتاه آمریکای لاتین - عبدالله کوثری
6) فرنی و زویی - جی دی سالینجر - (؟)
7)An Introduction to Physical Metallurgy - Avner (!!!)
-----
ای بابا! هنوز اونر میخونین... عجب! :))
سیاوش | March 11, 2007 01:35 AM
ناخمن : لئونارد مايکلز (يکي از پديده هايي که تازه کشف شده)
عقايد يک دلقک (که احتمالا خيلي ها خوندن ولي به نظرم بازم بخونن!) و نان سال هاي جواني : هاينريش بل
باغ هاي شني(فوق العاده!) : حميدرضا نجفي
و از گذشته ها که حتما بايد بخوانيم شان: خروس، مد و مه از ابراهيم گلستان
سار بي بي خانم : مهشيد اميرشاهي
شب ۱ شب ۲ : بهمن فرسي
فعلا اينا يادم مونده ...
مهدیه | March 11, 2007 08:20 AM
چرا نظر من چاپ نشده؟
-----
هیچ کامنتی به اسم شما نبود. فکر کنم یه اشکالی پیش اومده باشه. چون حتّا ایمیل هم نشده بود بهم. بهرحال من عذر میخوام و خواهش بلکه تمنا میکنم دوباره معرفیشون کنین اگه زحمتی نیست. :)
مریم | March 11, 2007 09:55 AM
ناخمن، لئونارد مایکلز، ترجمه مهتاب کلانتری
تنهایی پر هیاهو ، بهومیل هرابال ، ترجمه پرویز دوایی
خوبی خدا ، ترجمه امیرمهدی حقیقت
عقرب روی پله های اندیمشک ، حسین مرتضائیان آبکنار
پنجره ای گشوده بر چیزی دیگر، گفتگوی پی یر کابان با مارسل دوشان ، ترجمه لیلی گلستان.
مانا | March 11, 2007 01:27 PM
سلام. من هم می خوام کتاب معرفی کنم. شاید شاید کسی باشه که همسن من باشه و وبلاگ شما رو بخونه و بره کتاب هایی رو که من معرفی کردم رو بخونه. البته اگر فقط من نباشم.
1.شاهزاده و گدا
2.کفتر کش
3.اتوبوس مدرسه
4.رابینسون کروزوئه
-----
ممنونم :) لطف کردی. :)
ئاسو | March 11, 2007 03:35 PM
1. درآمدی بر جامعه شناسی دین، فیل زاکرمن، ترجمه ی خشایار دیهیمی خیلی خیلی کتاب روون و خوب یبود و هر لحظه از کتاب برای من هیجان انگیز بود.
2. خوبی خدا، مجموعه داستان انگلیسی، ترجمه ی امیرمهدی حقیقت، نشر ماهی. هم قصه ها و هم ترجمه وب بود. موضوع ها خیلی خوب بودند و هم به هم شبیه بودند تقریبا.
3. یک گفت و گو با نجف دریابندری، نشر کارنامه من عاشق نجف شدم بعد از خواندنش. گفت و گو خیلی گسترده است و شاید بشود گفت که کتابی است در مورد هنر و دبیات بیش تر.
4. وحتی یک کلمه هم نگفت، هاینریش بل، نشر دیگر، مترجم یادم نیست شاید یکی از دو سه تای اول هاینریش بل باشد. من نمی توانم بین دلقک و این کتاب انتخاب کنم. حجمش کم است و ترجمه هم خوب. طرح جلد قشنگ و باسلیقه ای هم دارد.
5. اشغال تصویر سیزدهم، انتشارات روایت فتح کتاب شرح کامل و مستند مقاومت جهل و پنج روزه ی خرمشهر است. تحقیق بسیار مفصل و منصفانه ای دارد و شیوه ی نوشتن هم عالی است. من بیش تر از 10 تا از این کتاب هدیه داده ام. شاید یک جور داستان مستند تاریخی بتوان حسابش کرد.
-----
ممنونم از توضیحاتتون :)
مرضیه | March 11, 2007 04:30 PM
در فاصله ی دو نقطه : ایران درّودی
چه کسی باور می کند رستم؟ : روح انگیز شریفیان
پدرو پارامو:خوان رولفو
اولین عشق : ساموئل بکت
تنهایی پرهیاهو : یهومیل هرابال
فعلاً همین ها یادم می آید...
رها رسپینا | March 11, 2007 05:00 PM
هرچند تکراری به نظر میآد و شاید در فهرستهای قبلیات پیشنها شده:
۱. زندگی در پیش ِ رو - رومن گاری / لیلی گلستان
۲. از طرف او - آلبا دسس پدس / بهمن فرزانه
۳. خنده در تاریکی - ولادیمیر ناباکوف
۴. عرفات (نشر ساقی)
۵. شما که غریبه نیستید - هوشنگ مرادی کرمانی
۶. بنیانگذاران و قانون اساسی ایالات متحده آمریکا (نشر ققنوس)
۷. صید قزلآلا در آمریکا - ریچارد براتیگن / هوشیار انصاریفر
هادی نیلی | March 11, 2007 07:45 PM
سلام. من دوباره اومدم. چند تا کتاب فارسی خوب که یادمه رو می نویسم.امیدوارم این بار موفقیت آمیز باشه :)
1- خوبی خدا: ترجمه امیر مهدی حقیقت
2- ادبیات شفاهی ایران(جلد گلشیری)
3- قدرت اسطوره: جوزف کمپبل
4- اتاق روشن، تاملاتی درباره عکاسی:رولان بارت، ترجمه فرشید آذرنگ
5- تهران، شهر بی آسمان : امیرحسن چهل تن
حالا باز هم چیزی یادم بیاد می نویسم.
-----
ممنونم و دوباره معذرت! :)
مریم | March 12, 2007 01:38 AM
سرگذشت حاجي باباي اصفهاني(موريه .مرکز . چاپ پنجم۱۳۸۵)
جريان های اصلی در مارکسيسم برآمدن ، گسترش و فروپاشی (کولاکفسکي . آگه .۱۳۸۵)
رسالهای کوچک در باب فضيلتهای بزرگ(آندره کنتاسپونيول . آگه .۱۳۸۵)
پیروز | March 12, 2007 06:33 AM
دلمان سوخت بسی!
-----
حمیدرضای عزیز،
چرا دلت سوخت آخه؟ يه توضيح هم ميدادي...
ممم... نكنه دلت تنگ شده؟ ;)
حمید | March 12, 2007 08:08 AM
ایهیم یعنی آره!
به هر حال این همه اسم کتاب به علاوه عید و رسم سال نو و الخ دلایل بسیار متقنی برای دلتنگی هستند.
حالا شما زیاد جدی نگیرین ؛) :)
-----
چشم! :)
حمید | March 12, 2007 10:52 AM
سلام ۱-به خاطر اين ابتکار خيلي خوب و ارزنده بهت تبريک ميگم.
۲- کتابهاي انتخابي من:
- قرن من: گونترگراس
- آهسته وحشي مي شوم: حسين بني عامري
- خروس: ابراهيم گلستان
- طبل حلبي: گونترگراس
- روياي تبت: فريبا وفي
ویدا قره باغی | March 12, 2007 11:16 AM
گفتيد هديه نوروز کتاب!
زنگ زدم پيچوندين آقا! يادم نمي ره!يادتون باشه.
کتاب هاي امسال:۱-اکنون ميان اين دو هيچ .گزيده اشعار نيچه.
۲-آواره و سايه اش .اين هم ار نيچه!
۳-مکان هاي عمومي.نادر ابراهيمي.ـداستان خداحافظ داستايوفسکي اش معرکه ست.
۴- دن کيشوت ترجمه محمد قاضي رو هم امسال خوندم.کيف داد!
واقعا دن کيشوت نظير ندارد.اگر به دقت خوانده شود
-----
نپیچوندم امیرحسین جان! وقتی میخواهم که همهی کسانی رو که دوست دارم، ببینم؛ وعدههام رو عمل کنم؛ به کسایی که قول دادم بهشون، ایمیل بزنم و به خیلیها، زنگ...
دیشب که زنگ زدی، با جمعی از دوستان مشغول تمام کردن مقالهای بودیم، که موعدش فردا سر میرسه و هنوز هم تمام نشده. میبینی؟
خلاصه اینکه عذر میخوام و ممنون از معرفی.
AmirHosein | March 12, 2007 08:17 PM
میشه من چند تا اضافه کنم؟
8) صید قزل آلا در آمریکا - ریچارد براتیگان
9) زندگی در پیش رو - رومن گاری
10) عقاید یک دلقک - هاینریش بل
-----
چرا که نه؟ گفتم که... هیچ آداب و ترتیبی نجویید!
سیاوش | March 12, 2007 08:42 PM
masnavi e maenavi
har ki mikhaad ghesseye ghashang bekhoone
har ki mikhaad chiz yaad begire
har ki mikhaad az adabiaat lezzat bebare
har ki har chi mikhaad
! . . .
amir mohammad | March 12, 2007 09:17 PM
من امسال به علت مشکلات - به قول سعدي: چنان که افتد و داني- زياد کتاب نخوانده ام ولي در ميان آثار هموطنان از طرز نگارش رمان «از شيطان آموخت و سوزاند/فرخنده آقايي» خوشم آمد. از اول کتاب مرتب فکر مي کردم که نويسنده چطور مي تواند اين همه را جمع و جور کند ولي آخرسر ديدم که نويسنده چقدر راحت و تميز کار را به پايان برد و در عين حال ابهامي هم باقي گذاشت.
در ميان نويسندگان خارجي هم از کتابهاي «انسان شناسي سياسي/کلود ريوير/ناصر فکوهي» و «چنين گفث ابن عربي/ نصر حامد ابوزيد/احسان موسوي خلخالي» خوشم آمد.
مهرنوش | March 12, 2007 10:22 PM
زندگي چهار آدم ديوانه / ديويد سالزيرو / چاپ هلسينکي /
reza y | March 13, 2007 12:53 PM
سلام . با اون دوست گرامي درباره اهميت مسابقه موافقم براي نم از اسکار و... با ارزشتره . خيلي از کتابهايي که خوندم از طريق همين جا با خودشون يا نويسندشون آشنا شدم . امسال سه تا کار از مارگريت دوراس خوندم که هر سه جالب و خوندني بودن : نوشتن همين و تمام / درد/ عاشق
کتابخانه بابل بورخس هم جالبه هم عجيبو غريب .
کتاب دوجلدي زندگي من نوشته کلينتون هم منو گرفته البته الان اوايل جلد دومشم تا حالاش خيلي خوب بوده :)
ممنون
هدی | March 13, 2007 04:56 PM
سلام دوباره اومدم بي هيچ نظمي و بي هيچ قيدي و محض وسوسه هايي که مسوولش وبلاگ شماست....
قلعه سفيد اورهان پاموک
ديدار در حلب جعفر مدرس صادقي
کيميا خاتون سعيده قدس
زهرا | March 13, 2007 06:09 PM
راستش امسال كلي كتاب دوست داشتني خوندم.البته اكثر چيزايي كه خوندم چاپ امسال نيست.به هر حال انتخاب يه كم سخته ولي سعيمو ميكنم:
رمان:خنده در تاريكي(ناباكوف)بلم سنگي(ساراماگو)
داستان كوتاه:زن تسخير شده(دونالد بارتلمي-ترجمه:شيوا مقانلو)
نقد ادبي: نظريه ادبي(يوهانس ويلم برتنز-ترجمه :دكتر سجودي)
فلسفه:ديدگاهها و برهانها(ترجمه و گردآوري:شاپور اعتماد)اين كتاب در واقع يه سري مقاله اس از مهمترين چهره هاي فلسفه ي علم از جمله:كارناپ ،پوپر،كواين،گودل و ... خيلي جذابه به دوستان علاقه مند اكيدن توصيه اش ميكنم.
درباره ي رشته ي تحصيليم هم:هندسه،نسبيت،بعد چهارم (رودلف راكر-ترجمه:يوسف اميرارجمند) اين كتاب هم جذاب و ساده اس و حتي اگه خيلي با فيزيك آشنايي نداشته باشين هم قابل فهمه.
siavash | March 13, 2007 08:31 PM
اولين کتابي که روز نوروز امسال (هوم، شايد پارسال) خوندم عقايد يک دلقک هاينريش بل بود.
از کتابهاي نيچه، دجال (ضد مسيح)، انساني زياده انساني و تبارشناسي اخلاق امسالم رو با نمک کردن.
کشف فوق العاده لذت بخشم، نوشته هاي ميلان کو’ندرا(هه، كامنت فيلترينگتون به اسمش گير داد) بود: بار هستي، شوخي، آهستگي، هويت، عشق هاي خنده دار...انتخاب بهترين از بينشون برام ناخوشاينده.
فاکنر رو در حد پرستش دوست دارم:خشم و هياهو و مجموعه داستان يک گل سرخ براي اميلي به مذاقم خوشمزه اومدن.
جايزه ي زرشک طلايي امسالم براي ايدئولوژي مطرح شده در داستان رو به پائولو کوئيلو ميدم،به خاطر کتاب کيمياگر.البته از ورونيکا تصميم ميگيرد بميردش خوشم اومد.
دين در محدوده ي عقل تنها، راز فال ورق، مجموعه داستانهاي آلبر کامو، و نيچه گريه کرد و مسخ رو صرفا براي لذت از تلف نکردن وقت پيشنهاد ميدم.
و در نهايت،عنوان بدترين کتاب ادبي امسالم رو تقديم ميکنم به کتاب مسيح باز مصلوب.
وحيد بهزادان | March 13, 2007 08:38 PM
من پيشنهاد مي کنم افتضاح هايي رو هم که خونديم اسم ببريم. فايده اش اينه که آدم براي اونا پولش رو حروم نمي کنه
:)
-----
موافقم! :) بعضیها اقدام کردهن... بقیه هم ـ اگه کسی مونده ـ میتونه اینکار رو بکنه. خیلی خوبه. :)
مریم | March 13, 2007 11:26 PM
۱- خاطرات عزت شاهي
[تدوين و تحقيق محسن كاظمي، تهران، شركت انتشارات سورهي مهر، 1385]
(اين كتاب خاطرات يكي از مبارزين مشهور زمان طاغوت بنام عزتالله شاهي (مطهّري) است و در آن، علاوه بر توضيحات و داستانهاي معمول دربارهي زندگي، اطلاعات بسيار جالب، ارزنده و كاملي دربارهي سير تحوّلات "سازمان مجاهدين خلق" آمده كه كمك زيادي بشناخت جهتگيريها و علل انحراف مجاهدين از هدف اصلي ميكند.)
2- تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق بر جمهوري اسلامي ايران
[علي اكبر ولايتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1380، چاپ چهارم 1384]
(در اين اثر - همانطور كه از نامش پيداست - تاريخ جنگ هشتساله از نظر سياسي، و موضعگيريهاي ايران در قبال اعمال و رفتار كشورها و مجامع گوناگون، و همچنين بيانيهها و قطعنامههاي شوراهاي مختلف بينالمللي آورده شده است. نكتهي حائز اهمّيّت در اين كتاب، اينستكه نويسنده، خود در دوران جنگ يكي از كليديترين مشاغل و پستها (:وزارت امور خارجه) را بر عهده داشته كه همين بر واقعيّت و عينيّت روايت، صحه ميگذارد.)
Ali Amelian | March 14, 2007 07:43 PM
من فقط افتضاحها رو ميگم :
تمامي كتابهاي آموزش و پرورش - رشتهي علوم انساني ـ كه به غير از حالت تهوع و كمي هم استرس و اينا ، هيچي به آدم اضافه نميكنن ۰ ۰ ۰
همين!
شايان | March 14, 2007 10:47 PM
جالب بود برام . من هم کتابامو مي گم .
قمار عاشقانه ،دکتر سروش
من او، رضا امير خانه که براي بار n ام خوندم و لذت بردم.
سگ سفید ،رومن گاری
همه روزی می میرند ، سیمون دوبووار
....
خوشبختانه امسال کتابی نخوندم که اصلا به خوندنش نیارزه !
محبوبه | March 14, 2007 10:48 PM
سلام اگه ممکنه لطف کنيد منو راهنمايي کنيد براي يک پسر دبيرستاني (علامه حلي) کتابخوان چه کتابي بخرم مناسبه؟
مرسي
-----
سلام :)
خیلی سؤال سختیه. چون یه حداقلی از شناخت لازمه. ولی بعنوان کتابی که هم کشش داشته باشه و هم جدی باشه و ارزشمند، الان تو ذهنم دن کامیلو هست. اگه دنیای کوچک دن کامیلو رو پیدا کردین، که خیلی خوبه. اگر پیدا نکردین، دن کامیلو و پسر ناخلف مطمئناً هست. برای سالهای وسط و آخر دبیرستان بنظرم خوبه. :)
یه راه دیگهش هم اینه که خود دبیرستانیها جواب بدن... کسی هست که بخواد کمکمون کنه؟! :)
ویدا قره باغی | March 15, 2007 09:17 AM
* زندگی در پیش رو - رومن گاری
* دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم - جی. دی. سلینجر
* یوزپلنگانی که با من دویده اند - بیژن نجدی
* دوباره از همان خیابان ها - بیژن نجدی
** البته می دونم که اینا خیلی قدیمی ان ، ولی خوب من از عید پارسال تا عید امسال اینا رو خوندم . فعلا !
وحید | March 15, 2007 01:09 PM
ابوالفضل با ایمیل کتابها رو معرفی کرده. خواستم که اینجا درج بشه، واسه جمعبندی. :) ابوالفضل نوشته:
۱) زوربای یونانی همیشه از محبوبترین کتابهایم بوده است؛ و شاید بهتر آن که بگویم کازانتزاکیس از بهترین نویسندگانم؛ پس با این که فیلد جدیدی در کار نیست، مسیح بازمصلوب را هم پیشنهاد میکنم همینجا و گزارش به خاک یونان را هم.
۲) «من او»ی امیرخانی هم از آن دوستداشتنیهای کهنهکار است که هر از چندی سرکی میکشم بهش. چندباره خواندنش هم حتّا چندان بدک نیست.
۳) برسیم به جدیدترخواندهها. زندگی در پیش رو هم از تجربههای خوبم بوده؛ و باز هم مثل بند اوّل کتابی دیگر را هم همینجا میگویم که همیشه برایم رابطهای دوطرفه با زندگی در پیش رو داشته است: ناتور دشتِ سلینجر.
۴) شاید دیگر کَمکی برای آوردن نامش دیر باشد امّا: تنهایی پر هیاهو. کتابی کمحجم و خوشخوان با ترجمهای –با بیانصافی بعضیها البته– پذیرفتنی که هرچند شاید عالی نباشد امّا بیمیانجی از زبان اصلی بودنش ارزشمند است. و اینها وصفهاییست که البته این روزها همه میدانند و از بر دارند احتمالاً!
۵) مونتهدیدیو: کوه خدا، اری د لوکا. خواندنش، از شنیدن حرفوحدیث دربارهاش بهتر است گمانم.
۶) «مترجم دردها»ی لاهیری، صدالبته با برگردان حقیقت: لذّت خواندن نوشتهای شستهرفته، با ترجمهای شستهرفته.
این یکی استثناست!: ۷) «مرگ یزدگرد»ِ بیضایی که بسیار دوستش دارم و داستانی نیست امّا!
و آخری: ۸) در این شماره میخواهم تمشک بلورین را بدهم به دستان چند نفر که امیدوارم برادرانه نگهداریش کنند: مسخ با برگردان صادق هدایت، بیگانه با برگردان جلال آل احمد و نمایشنامهای –گمانم از کنت دو گوبینو- که حتّا نامش هم یادم نیست با ترجمهی محمدعلی جمالزاده!
پویان | March 15, 2007 04:51 PM
چه رسم خوبي داريد اينجا ها! با يه آمار گيري راحت مي شه ليست كتاب هايي رو كه سال جديد شايد بشه خوندشون تهيه كرد. البته آقا خوب خودتون رو از بازي كشيديد كنار؛اگه شما هم كتاب هاي مورد علاقتون رو معرفي كنيد (البته اونايي كه امثال منم بتونن بفهمنشون) بسيار بسيار ممنون مي شيم.
-----
ممنونم :) لطف دارین. شما خودتون رو کنار نکشین، خیالتون از ما راحت! ;)
من و سیما هم فهرست کتابهامون رو آخر از همه اعلام میکنیم تا روی آرا تأثیر نذاره! :))
آرام | March 15, 2007 05:23 PM
ناخمن، لئونارد مایکلز
عطر سنبل، عطر کاج، فيروزه جزايري دوما
فعلا همين ها يادمه.
سایه | March 15, 2007 07:56 PM
از اسفند سال گذشته تا همين الان دارم کتاب بي نظير جامعه شناس مطرح فرانسوي ريمون بودون را مي خوانم به نام
بی نام | March 15, 2007 08:12 PM
به نام
بی نام | March 15, 2007 08:45 PM
سلام ، کار جالبی کردی . احسنت.
چند کتاب پیشنهادی :
- من قاتل پسرتان هستم ( احمد دهقان )
- آینده آزادی ( فرید زکریا )
- ه.ا.سایه
یه کتابی هم از بنیامین تازه چاپ شده ، اسمش و یادم رفت .
اگر کسی هم می خواهد ادای دینی !!!!! به بودریار بکنه می تونه کتاب های او نو بخره .
مرسده | March 15, 2007 10:07 PM
بار اولمه ميام اينجا و اين ؛جشنو ؛ ميبينم...اما خيلي خوبه...حيف سالاي پيش نبودم.
پيکر فرهاد: عباس معروفي!
فرسودگي:کريستين بوبن
اتاق در بسته: پل آستر
هيچکاک و آغاباجي: بهنام دياني ( اي کتاب واقعا بي نظيره...من خودم تو سوراخ سمبه هاي خونه پيداش کردمکه از قديم بوده ... اما خوندنش واقعا خوبه)
اينا يادمن الان
-----
خوش اومدین :)
melpomene | March 15, 2007 11:11 PM
فکر کنم خيلي وقته هيچ کلامي بين ما رد و بدل نشده! حالا. از همين الآن سال نو مبارک.
راستش منابع کنکور هيچ مجالي براي بقيه نميذارن. با اين حال :
۱. صدسال تنهايي .. مارکز
۲.جوان خام .. داستايوسکي
۳. مامور معتمد .. کراهام گرين..
۴. خانمهاي جنگل بولوني .. فيلمنامه .. ژان کوکتو/
حسین | March 16, 2007 12:37 AM
پیشنوشت: چیزه... الآن کشف کردم که چقدر سخته یادآوری اینکه فلان کتاب رو پارسال خوندم یا امسال!
خب، پارسال هم گفته بودم یکسری از بهترین کارهائی که خواندم چاپنشده بودند و همانجا آرزو کردم که امسال چاپ شده باشند، که هنوز چاپ نشدهاند. بههرحال چون امسال هم، یکی از بهترین مجموعههایی که خواندم غیرچاپی بود، اینطور حساب کردم که مراسم معرفی بهترین کتاب سال، شامل کتب چاپنشده و مجازی و الکترونیکی هم میشود و در نتیجه فکر کردم این بخش را هم در لیستام داشته باشم، اما صاحباش راضی نبود*، بخش مربوط به بهترین کتاب مجازی را حذف کردم! :D
بههرحال، واقعا یکسری کارهائی که در مجاز خواندم (چه مقالهها و چه داستانها و بعضاً شعرها) بینظیر بودند.
و فهرستام:
[...]*! ؛)
صد لیکو: خب از پارسال قولاش را داده بودم! ؛) :))
اما جدای از شوخی، بعضی شعرهایش چنان تعابیر و تصاویر زیبا و بدیعی داشتند که اشک به چشمهایم میآوردند. نمیتوانم بگویم همهشان بینظیر بودند، ولی شعر بینظیر کم نداشت. (با تشکر از وبلاگ راز و آقای امیرپویان شیوا که لطف کردند و این کتاب را معرفی کردند. امیدوارم در پایان مراسم از طرف من از ایشان تشکر ویژه به عمل آورید ؛) :D
"1984" (اورول، ت. حسینی) و "کشور آخرینها" (استر، ت. کیهان): نمیدانم چرا اسم این دو تا را با هم آوردم؛ شاید چون پشت سر هم خواندمشان! بههرحال احتمالا اگر این دو تا را نمیخواندم پارسال آدم ساکتتری میشدم و در واقع رو مغز دوستان نمیرفتم برای اشاره به شباهات قریب و غریب این دو تا کتاب به اینجائی که درش زندگی میکنیم. و البته اینکه احتمالا آدم خوشحالتری هم بودم! بههرحال نفسگیر بودند و عالی.
یادداشتهای یک دیوانه (گوگول، دیهیمی): من هم دلام میخواهد بروم زیر شنل گوگول!!! واقعا روسها یک چیزیشان میشود و فقط همین باعث میشود مغزم خیلی سوت نکشد ازینکه آن آقا 150 سال پیش آنطوری داستان مینوشته، خفن! (یواشکی توی دلام بهش لقب "آلن روسیه" دادم! حالا تقدم تاخر زمانی هم بیخیال! ؛)
ناتور دشت (سلینجر، ت. نجفی): :D این هم نفسام را براند! بسیار!
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (فالاچی، ت. گلروئی): اوائلاش یکجا نزدیک بود توی تاکسی بزنم زیر گریه. اینهم مثل بالائی، البته یک مدل دیگر نفسام را براند. واقعا ممنون دوستی که توصیهاش کرد هستم (اینکه رفقا اینجا را میخوانند خیلی خوب استها! با اجازه یک پیغام دوستانه بگذارم: مرسی که این کتاب را معرفی کردی دوست! :)) :P
متنهای برگزیده از مدرنیسم تا پستمدرنیسم (ویراستار: کهون، ویراستار فارسی: رشیدیان): این هم نفسام را براند! البته بسکه طول کشید بدمصب و بسکه یکجاهائیش به آدم عمیقا و صریحا میگفت "زور نزن فارسی نوشتم! تو نمیفهمی!!!" :)) بههرحال آنجاهائیش که عقلام قد میداد و میفهمیدم هم حال عجیبی میداد (یکسری از مقالهها رسما باعث میشدند نیشام تا بناگوش باز شود و انصافا بعضیها اندازه هری پاتر هیجانانگیز بودند! :)) ؛) بههرحال به عنوان یک داروخانهی فلسفی!ِ محشر واقعا پیشنهادی است شدیدا! (انصافا یکپا "ناصرخسرو"ی (خیاباناش البته!) فلسفی بود!)
سخن عاشق (بارت، ت. یزدانجو): این هم کلی خاصیت درمانی داشت مثل بالائی. نفسگیر هم بود. محشر نیز هم.
داشت یادم میرفت:
اتوبوس پیر (براتیگان، ت. نوید): خستگی مغز آدم را در میبرد. میتوانم بگویم، ذهن تنبلی را که عادت کرده داستان را بخواند و فوقاش هیجانزده شود، مجبور میکند آستین بالا بزند و "بنشیند" داستان بخواند، آن هم با معصومانهترین چهرهای که یک داستان میتواند به خودش بگیرد، معصومیتی که گاهی موذیانه به بلاهت میزند. عالی بود.
زندگی واقعی سباستین نایت (ناباکوف، ت. نیکفرجام): خب! نمیدانم واقعا چه میتوانم دربارهاش بگویم. راجع به دو خطاش، تقریبا 3 صفحه در وبلاگام نوشتم :D پس فکرکنم بهتر است خودم را کنترل کنم و بیست صفحه در مدحاش اینجا ننویسم. فقط اینکه جادوگرانه بود!
آپارتمان (فیلمنامه/ وایلدر، دایاموند، ت. حسینزاده): آدم میفهمد چرا وایلدر استاد است، در ضمن میفهمد که البته خودش تنهائی استاد نیست؛ بعد آدم میفهمد فیلمنامهی سادهی سرراستِ خوب یعنی چه. بعد آدم میفهمد دیالوگِ "مشتی"! یعنی چه و یک عاشقانهی یکجور دیگر چطوریاس! بعد آدم یادش میافتد تازه از وایلدر بزرگتر هم هست و فشار آدم میافتد پائین. خلاصه بساطی!!!
فردینان دوسوسور (کالر، ت. صفوی): اگر بخواهم دربارهاش جملاتی تبلیغاتی بگویم اینها میشوند: «دیگر نگران گیج شدن راجع به سوسور نباشید! با کتاب کالر، اضطراب تمام روزهائی که گریهتان میگرفت بسکه همهی راهها به سوسور ختم میشد را فراموش خواهید. کالر، راهی به سوی آرامش.» :))))) :P ؛)
این از هری پاتر هم هیجانانگیزتر بود! عالی بود.
تا فکر نکردید الآن کمکم به روزنامهها و مجلهها هم میرسم، همینجا بساش کنم! :P :)))
فقط یکچیز دیگر هم بگویم که سر گلویم نماند: "عاشقیت در..." را خواندم و غیر از یک داستان و نصفی، الباقی فقط حرص خوردم. دیدم پارسال رتبه آورده بود، گفتم امسال اعتراض کنم! :))
و اینکه باز هم مرسی به خاطر برنامهی هیجانانگیز هرساله (و مرسی که مهلت را زیاد کردید :D )
سرخوش باشید و پیروز.
-----
ممنون ساسان عزیز، بابتِ انتخابهات و خصوصاً بخاطر توضیحاتت در مورد هر کتاب. :)
در مورد عاشقیّت هم باید بگم که رأی، رأی اکثریّته! ;) اصلاً هم فکرت جای دیگه نره لطفاً! :)
ساسان م. ک. عاصی | March 16, 2007 12:52 AM
كتابهاي زيادي بود كه خوندم و لذت بردم ولي
صادق هدايت از درون
صادق در آئينه آثارش
فرهاد مهراد : كسي كه كيست
مي شود .. ايمان دارم مي شود (گئورگ مستركوك) فوق العاده بود
شب و من و سركار خانم
خداحافظ گاري كوپر
من وايستادم ...
حرفهاي درگوشي آقاي رئيس جمهور (مارتين دلوماري ) عالي بود
سنگفرش خيابانها از طلاست (قصه زندگي يك اقتصاددان چيني ) اينهم عالي بود
شبيه معجزه نيستي (كتاب شعر كيون مندرا - شاعر ايرلندي كه به زبان انگليسي بود )
و حالا من ... (روانشناسي بود و تاثير گذار )
راستي در مورد قسمت آخره حرفهاي شما مي خوام يه ضرب المثل معروف امريكايي رو دوباره تكرار كنم واستون :
كسي كه به فردي كتاب قرض مي ده رو بايد يكي از دستانش رو قطع كرد و فردي كه كتابي رو كه قرض گرفته رو پس مي ده بايد هر دو دستش رو قطع كرد !!!
تشكر از لطفت
-----
ممنون :)
چه کاریه اصلاً که کتاب بدیم یا پس بگیریم؟! سلامتی مهمتره! :))
كاوه | March 16, 2007 01:26 AM
بله درسته پويان.بادبادکباز نوشته ي خالد حسيني منظورم بود.مرسي.
لیلا | March 16, 2007 02:19 AM
عطر سنبل، عطر کاج
سیمین | March 16, 2007 07:53 PM
سلام
كار قشنگيه معرفي كتاب و يكي از كارايي كه من و سيا هم توي روسپيگري مي كنيم همينه ، اينو گفتم كه اگه جلوي هر كتاب يه عبارت نمي نويسم به خاطر اينه كه برا هر كدوم شون يه پست هست توي روسپيگري
از رمان هايي شروع مي كنم كه دوست دارم :
( انقدر كوري و خنده در تاريكي و صد سال تنهايي و عقايد يك دلقك رو به اين و اون پيشنهاد كردم كه مي خوام اين بار اين كارو نكنم ! )
- وجدان زنو / ايتالو اسووو / مرتضي کلانتريان
- دختري با گوشواره مرواريد / تريسي شواليه / گلي امامي / نشر چشمه
- مجمع الجزاير گالاپاگوس / كرت ونه گات / علي اصغر بهرامي / نشر مرواريد
- تقسيم – پيرو كيارا / مهدي سحابي / نشر مركز
- خويشاوندان دور / كارلوس فوئنتس / مصطفي مفيدي / نشر نيلوفر
- كيفر آتش ( برج بابل ) / الياس كانتي / سروش حبيبي / انتشارات نيلوفر
امسال دوتا كار از خانم شاملو خوندم كه با جفت شون خيلي حال كردم :
- سرخي تو از من / سپيده شاملو / نشر مرکز
- انگار گفته بودي ليلي / سپيده شاملو / نشر مرکز
و يك كار كه سال 83 جايزه ي گلشيري رو برد و من فرصت نكرده بودم بخونم
آداب بي قراري / يعقوب يادعلي / انتشارات نيلوفر
و يك فيلم – داستان :
- کات منطقه ممنوعه / امير حسن چهل تن / موسسه انتشارات نگاه
و يك مجموعه داستان كوتاه :
- مرغ عشق عدنان غريفي / آهنگ ديگر
و چند فيلمنامه ي محشر كه ربطي به اين نداره كه فيلماشون رو ديده باشي يا نه خوندن شون لطف ديگه اي داره كه متفاوت از ديدن فيلماس ، باور نمي كنين يكي رو امتحان كنين :
- تعطيلي از دست رفته / بيلي وايلدر و چارلز براکت / مجيد مصطفوي / انتشارات نيلا ( با وجودي كه از بيلي وايلدر غرامت مضاعف رو خيلي از منتقدين و مخاطبين دوست دارند من حال نكردم باهاش )
- خانم هاي جنگل بولوني / ژان کوکتو / کورش مراديان / نشر ني (يك فيلمنامه ي سپيد )
- جويندگان / فرانك نيوجنت / حسين نعيمي / نشر ني ( يك وسترن دوست داشتني )
- روز بر مي ايد / ژاك پره ور / ليلا ارجمند / نشر ني ( خداي تكنيك )
- زندگي دوگانه ورونيک / کريشتف کيشلوفسکي و کريشتف پيه شويچ / محمد ارژنگ / نشر ني ( اين يكي دعوت ات مي كنه به تماشاي چند باره ي فيلم )
- راننده تاكسي / پل شريدر / فردين صاحب الزماني / نشر ني ( مي شد حتا اين رو يك رمان حساب كرد )
- چهارصد ضربه / مارسل موسي و فرانسوا تروفو / حميد هدي نيا / نشر ني
- شب / انيو فلايانو و تونيو گونه را و ميکل آنجلو آنتونيوني / هوشنگ گلمکاني / نشر ني ( اند ديالوگ )
- پاريس تگزاس – سام شپارد / هوشنگ گلمكاني / نشر ني
- چاقو در آب / يرژي اسکوليموفسکي / مجيد مصطفوي / نشر ني ( اگه نمي دونستم كي اينو نوشته فكر مي كردم تحت تاثير ناتونيوني بوده ! )
نمايشنامه :
- آخر بازي ، در انتظار گودو / سامويل بكت / بهروز حاجي محمدي / انتشارات ققنوس
- آسايشگاه / هرولد پينتر / سيد هاشم حسيني / نشر رسش
- مرگ فروشنده / ارتور ميلر / عطاالله نوريان / نشر قطره
- پايين ،گذر سقاخانه / اكبر رادي / نشر قطره
- كرگدن / اوژن يونسكو / پري صابري / نشر قطره
- باغ آلبالو / انتوان چخوف / سيمين دانشور / نشر قطره
- هياهوي بسيار براي هيچ / ويليام شكسپير / عبدالحسين نوشين / نشر قطره
و يك كتابي كه تو هيچ ژانري نمي گنجه :
متن هايي براي هيچ / سامويل بکت / علي رضا طاهري عراقي / نشر ني
خدايا داشت يادم مي رفت
سخن عاشق / رولان بارت / پيام يزدانجو / نشر مرکز
احتمالا ًقرار نيس هر چي خونديم رو اينجا بنويسيم ولي يه چيزي ؛ بعضي وقتا آدم با شوق و ذوق مي ره سمت يك كتاب بعد مي فهمه به كاهدون زده ، مي خوام يكي دو تا كتاب معرفي كنم كه الكي وقت تون رو باهاش تلف نكنين يكي اسرار گنج دره جني ، ابراهيم گلستان ؛ قبلا ً از گلستان خروس رو خونده بودم كه اضافه ش كنيد به ليست داستان هاي ايراني و كتاب جذاب نوشتن با دوربين / پرويز جاهد كه اين هم اضافه شود به ليست ؛ ويم وندرس ميگه ترجيح ميدم راجع به فيلمايي كه دوس ندارم چيزي نگم ؛ من هم در همين حد بسنده مي كنم كه خوندن اين كتاب وقت تلفيه ؛ يكي هم ترجمه اي كه مرحوم جمالزاده از خسيس مولير كرده چنان مزخرفه كه آدم از به كار بردن كلمه ي نسبتا ًبي ادبانه ي مزخرف هيچ ابايي نداره ؛ اين كتاب هم وقت تلفيه ؛ همين طور ترجمه ي مزخرف تر ِ حسن نقره چي از كتاب ِمتوسط ِبر گام خرچنگ ،گونتر گراس و بالاخره كتاب "داستان گويي در سينما و تلويزيون / کريستين تامسون " كه من يكي به خاطر فصل آخرش كه قرار بود راجع به سينماي لينچ باشه گرفتم و فقط چند روز ازگار معطل ام كرد و چيزي به من اضافه كه نكرد هيچي چند كيلو هم كرد .
موفق باشيد و نويسا
شاه رخ | March 16, 2007 10:35 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
دو کتاب روی من خیلی تأثیر گذاشت:
- تجدد از نگاهی دیگر از حسین کچویان
- اخلاق اصالت از چارلز تیلور
امید | March 16, 2007 11:32 PM
1-یک عاشقانه آرام
2-بار دیگر شهری که دوست داشتم
3-اتاق روشن(رولان بارت)
4-فرانکولا
5-سیدارتها
سورنا | March 17, 2007 10:02 AM
۱. خوابگردها - آرتور کوستلر
۲.مشتاقی و مهجوری - مصطفی ملکیان
۳. دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمانی - احمد فردید
۴.معرفت در قرآن - جوادی آملی
۵. گزیده مقالات ژیژک - مجموعه کتاب های رخداد
-----
۶. آنی هال - وودی آلن
۷. آهسته وحشی می شوم - بنی عامری
۸.ده فرمان - کیشلوفسکی
۹. در قند هنداونه - براتیگان
۱۰ من او - امیرخانی
حمید | March 17, 2007 12:03 PM
گفتید ترتیب و آداب و اینها نجوئیم...!
خب، من آمدم به فهرستام "انجمن شاعران مرده" (کلاینبام، ت. خادمی) را هم اضافه کنم. اگر سالها پیش این کتاب را خوانده بودم مطمئنا تاثیرات عجیب غریبی روی زندگیام میگذاشت و خب... الآن هم کم تحتتاثیر قرارم نداده. شورانگیز و پر از شعر و "کاارپه دییم"!
(راستی! در کامنتها خواندم دوستی گرامی دنبال کتاب برای یک دبیرستانی بودند... وقتی داشتم این کتاب را میخواندم، فکر کردم کاش دوران دبیرستان خوانده بودماش!)
شاد باشید امیدوارم.
-----
ممنونم :) من هم سالهای اول دانشگاه خوندمش گمونم و همون وقت خیلی لذت بردم.
ساسان م. ک. عاصی | March 17, 2007 03:12 PM
امسال مجالي براي خوندن كتاب هاي غير درسي نداشتم؛ اون چند تايي هم كه خوندم و خوشم اومد از اين قرارن:
پدر،مادر،ما متهميم:دكتر شريعتي(به نظر من فوق العاده بود)
همراه با قيام موسي:زهرا رهنورد
پيامبر و ديوانه:جبران خليل جبران؛ نجف دريا بندري
و اگه شما هم مثل يه آقاي كتاب فروش به خاطر خوندن كتاب هاي پائولو كوئليو سرزنشمان نكنيد از،زهير_شيطان و دوشيزه پريم خوشم اومد.
آرام | March 17, 2007 04:42 PM
من هنوز ليستم رو کامل نکردم.هنوز فرصت هست؟
در ضمن اگه اشکالي نداره لينکتون کردم.
-----
اگه تا یکی دو ساعت دیگه بفرستین، آره. در ضمن ممنون از لینک :)
زهرا مینائی | March 17, 2007 08:10 PM
دیره اما خب ... دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره!
فاوست گوته، مرشد و مارگریتا، گرترود هرمان هسه، و عطر سنبل عطر کاج... هر کدوم یه چیزایی داشتن
-----
:)
shirin | March 18, 2007 04:46 PM
آقا خوب شد من شما رو پیدا کردم و البته دوستانی رو که کتاب معرفی کردند رو چون کلی پول رو دستم باد کرده بود و نمی دونستم برم نمایشگاه کتاب چی بخرم ...حالا می گم تا اینجا که اومدم بزار یه چنتا کتاب که امسال خوندم رو معرفی کنم منظورم سال 86 البته
دن کیشوت
وقتی داشتم این شاهکارو می خوندم هی می زدم تو سرم که چطور این همه سال این کارو نخوندم ...زندگی کردم باهاش
مورچه آرژانتیتی (ایتالو کالوینو
من یک قانونی دارم و اون اینه که هرچی از کالوینو ببینم می گیرم و می خونم وتا حالا هم
نشده پشیمون بشم
متن های برای هیچ (ساموئل بکت
هیچی نمیتونم راجع بهش بگم فقط باید بخونینش ...یه کار خاص
افشار | May 2, 2007 10:24 AM
با آرزوی بهترین ها برای شما بهترین
چندتایی کتاب بهتون معرفی می کنم.
نمی دانم نظر شما چی هست ولی امیدوارم مثبت باشد.
انسان و اسلام کتاب زیبای دکتر گرامی علی شریعتی و لازم هست بگویم این کتاب برای جوانانی مثل من و شما یک منبع با ارزش هست.
کتاب نشان لیاقت عشق و عشق بدون قید و شرط هم به نوبه خود با ارزش و آموزنده است.لیستم کامل نیست اما بقیه اش را بعدا حتما اعلام می کنم.
mashhadi | March 27, 2008 03:25 PM
سلام کتاب یک مرد نوشته اوریانا فالوچیو کتاب زندگی کوتاه است نوشته یوستین گوردر
لادن | August 14, 2009 10:44 PM
سلام واسه من که یه دختر هستم و 16 سالمه چه کتابی مناسبه و این که آموزنده هم باشه
ممنون میشم اگه بگید
متینه | August 17, 2009 07:05 PM
بیلی باتگیت :ال دکتروف
سلاخ خانه ی شماره پنج
لبه ی تیغ
دن ارام
ابله
اینها ادبیات داستانی بود اما از غیر داستانیها:
تاریخ تمدن دورانت
تاریخ فلسفه غرب راسل
جامعه باز و دشمنان ان
تاریخ اجتماعی ایران راوندی
تحلیل فلسفی
محمد حسن اخوان کرباسی | August 30, 2009 10:50 PM