« من برگشتم:) | صفحه اصلی | بدبیاریهای بچّهها - تجربههای تدریس انشا ۲ »
تو به شیرینی رازی واسه من...
بدون شک، بهترین تولّدم تو این سالها، دیروز بود. شک ندارم و بیکمترین تردیدی میگم. تولّدم سورپریزی بود که توی خودش سورپریز دیگهای داشت! ایدهاش هم از سیمای خوبم بود. نمیدونین دوستام چقدر زحمت کشیده بودن. نمیدونین امشب چقدر خوشحالم. هیچجوری نمیشه ثبتش کرد؛ نه ماجرای توّلد رو و نه خوشحالی من رو. پس فقط میمونه تشکّرها. تشکّرهایی که هیچ وقت جبران حتّا یه ذرّه از محبّتهای دوستام نیست؛ امّا با لفظ «ممنونم» بیشترین ارادتم رو روایت میکنه.
ممنونم از سینای عزیز که رمزِ مدیون کردنِ آدمها رو خوب میدونه؛ که مهربونه و صادق.
ممنونم از مهرتاش عزیز، که میخنده و میخندونه و رسم و مرامِ دوستی رو خوب بلده.
ممنونم از وحید عزیز، که خیلی وقت بود ندیده بودمش و خوشحالم کرد. وحید، دوست خیلی خوبمه.
ممنونم از احسان عزیز، که میدونم با اینکه سرش شلوغه، امّا هنوز همراه و همصحبت خوب منه. خیلی دوست داشتم که مهسای عزیز رو هم دیروز میدیدم.
جای مریم و فرهاد عزیز هم، خیلی خالی بود. خوشیمون کامل میشد.
ممنونم از شبنم و سام عزیز، که رفقای خوب و خوش قلب منن.
ممنونم از لیلا و جادی عزیز، که واقعاً دوستداشتنیان و مهربون.
ممنونم از پریسا و پیام عزیز، که جداً لطف کردن و اومدن. پیامی که واسه ما مظهر علم و دانشه، رسمِ شادی رو خیلی خوب بلده.
ممنونم از سعید و وحید عزیز که همراهی کردن. دوستای خوب سینا، حتماً ارزش دوستی رو دارن.
و ممنونم از همهی دوستام که همهجوره تبریک گفتن. از اونایی که دوست داشتم باشن و نبودن. واقعاً بخودم مغرور میشم، وقتی اینهمه خوبی رو میبینم که دوستانم هیچوقت ازم دریغ نمیکنن. خدا هیچوقت ازم نگیردشون.
امّا، امشب خیلی خوشحالم و سهم زیادش بخاطر سیمای عزیزمه. واقعاً جداً اصلاً، بیهیچتعارفی نمیدونم و نمیتونم چیزی بگم. جز اینکه ،
ممنونم از سیمای عزیزم، که عزیزترین عزیزه... [بشنوید]، از خودش برای خودش ـ که آهنگی درخورش، جز از خودش برای خودش نمیدانم
و بخوانید، باز از خودش برای خودش ـ که کلامی درخورش جز از خودش برای خودش نمیشناسم:
من از عهد آدم، تو را دوست دارم
از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم، تو را دوست دارم
سلامی، صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه غم تو را دوست دارم
بیا، تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هماواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
قیصر امین پور، گل ها همه آفتابگردانند
شب بخیر :)
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
tavaloodet mobarak agha poyan:leila
-----
ممنونم :)
leila | February 7, 2007 06:19 AM
تولدت مبارک. امیدوارم همیشه شاد و سلامت و موفق باشی.
-----
ممنونم :)
ویدا قره باغی | February 7, 2007 09:35 AM
سلام
اين آدرس پرسشنامه منه. سوالات در مورد وبلاگر هاست و ممنون مي شم اگه جواب بديد.
http://www.dokhtaran.com/amar/a17/create.asp
-----
در اوّلین فرصت ...
اخوان | February 7, 2007 12:13 PM
آقا همهجوره مبارک!! :)
-----
ممنونم :)
فاطمه | February 7, 2007 02:41 PM
تولدت مبارک
اميدوارم اين جمله را هزاران بار از زبان آنهايي که دوستشان داري بشنوي
شاد باشي :)
-----
ممنونم :)
لیلا | February 7, 2007 02:52 PM
بيشتر از شما احتمالا سيما شاد شده و بوده ! مبارکه!
-----
همهمون شاد بودیم... ممنونم :)
محبوبه | February 7, 2007 03:03 PM
با آرزوي بهترين ها. امير عزيز تولدت مبارک.
احساس قشنگت هم مبارک !
خاله ياسي
-----
خیلی خیلی خیلی خیلی ممنونم خاله یاسی خوبم :)
yasaman | February 7, 2007 05:38 PM
تولدتون مبارک و از اوون مهمتر شراکتي شدن راز رو تبريک مي گم :) .
از همين چند سطر نوشته هاي خانوم سيما مشخصه که ما ازين به بعد بيشتر از رازخواني محظوظ ميشيم :)
آقا اينا همه شيريني داره هاااا . هم دانشکده اي هم که شديم پس براي دريافت هر گونه شيرينيه نقدي و غير نقدي اعلام آمادگي مي کنم :))
-----
ممنونم :)
همدانشکدهای که بودیم. مجدّداً افتخار نصیب بنده شد و اینها...
شیرینی هم در خدمتم، همه رقمه! :)
هدی | February 7, 2007 07:16 PM
اعتراف میکنم با تمام تلاشی که کرده بودم تا تولد شما رو یادم بمونه، یادم رفت و فقط میدونستم وسطای بهمنه؛ احیانا بین 15 تا 25!
به هر حال، با اینکه چند ماهی میشه که با ما قهرین! ولی ما با شما خیلی آشتی هستیم. تولدتون مبارک. امیدوارم صد سال دیگه هم باشین و تو زندگیتون به هر چی که میخواین برسین.
-----
سلام سیاوش جان! قهر کدومه برادر من؟! :)) بدقولیهای منه!
ممنونم از تبریکت و ایشالا زود هم رو ببینیم. :)
سیاوش | February 7, 2007 09:51 PM
اینجا هم تولدت مبارک!
-----
اینجا هم ممنون :) تا برسیم به اونجا!
سولوژن | February 7, 2007 09:55 PM
تولدت مبارک. اميد بهترين روزهاي پيش روي رو دارم برات
----
ممنونم :)
آزاده | February 7, 2007 11:55 PM
مبارک باشه تولدت. خدا سیما رو هم واست نگه داره :)
-----
ممنونم :)
wellgard | February 8, 2007 09:17 AM
سلام پويان جان. باز هم تولدت مبارک. کاشکي در تمام لحظاتي که سيما در کار تهيه و تدارک اين جشن و هديه ها بود مي ديديش که چه برق قشنگي تو چشاش بود. من واقعاْ بهش حسوديم شد که يک نفر رو اينقدر دوست داره و حاضره براش هر کاري بکنه. قدرشو بدون! اميدوارم اين عشق هميشه شاد و جوون نگهتون داره :)
-----
سلام آرزوی عزیز،
ممنونم از تبریکت. جات هم خیلی خالی بود. :)
ذرّهای شک ندارم که همین بوده و خوب میتونم تصورش کنم؛ چون خیلی اون برقی رو که میگی، دیدهام. با این همه، با شرمندگی باید بگم که من هم به تو حسودیم میشه که تمام اون مدّت با سیما بودی... :">
من نتیجهی زحمتهای سیمای خوبم رو دیدم و فهمیدم که با چه محبّت و عشقی خواسته که به من خوش بگذره و برام خاطره بشه... (بقیهاش رو هم اینجا نمیشه گفت دیگه!!)
دست آخر، آرزوی به این خوبی رو از دهن آرزوی به اون خوبی شنیدن هم خیلی لذتبخشه. ممنونم و آمین! ;)
arezoo | February 8, 2007 11:15 AM
مبارکه مبارک
http://www.persiancards.com/previewbackup6.asp?BCOLOR=CC0000&FONTCOLOR=ffffff&SCARD=26t.gif&CARD=26.swf&TEXT=keik%20e%20khoshmaz
:)
-----
خیلی خیلی ممنونم :) کلّی خندیدم!
مهرنوش | February 8, 2007 08:25 PM
بازم تبریک میگم... حرف دیگه ای به ذهنم نمی رسه جز همون که گفتم؛ دلم خیلی تنگ شده...... راستی احتمالا میدونید که این هفته دوشنبه تا چهارشنبه سمیناره... اگه تونسیتید (و خواستید) خوشحال میشم بیاین... حداقل ببینمتون بعد از این مدت
-----
من هم دلم تنگ شده. پیشنهاد خوبیه. امیدوارم که بتونم بیام و همگی رو دسته جمعی ببینم. :)
Misagh | February 9, 2007 11:43 AM
سلام.
منم تبريک ميگم دوباره!
انشالا ببينيمتون که خيلي وقته سعادت نداشتيم!
-----
ممنونم :) ایشالا! :)
علی | February 9, 2007 03:07 PM
آقا مدیون چیه؟ ما که مدیون شما هستیم. کل برنامه بهانه بود که شما اسم ما رو تو وبلاگ بیاری :) چون بچه ها در خواست داده بودن که خیلی وقته اسم سینا نیست تو اینجا :))))))))))))
-----
:)) بچّهها اگه تقاضای دیگهای دارن هم ما در خدمتیم ها! راستی دیدی چی شد!؟ استخر رو چرا تعطیل کردی؟ اینجوری که ورزشم عقب میفته، اصلاً یه جورایی احساس کسالت میکنم! دیگه عادتم شده که هفتهای پنج روز رو ورزش بکنم! :))
سینا | February 9, 2007 10:56 PM
تولدتون مبارک. و همیشه شاد باشید .
حالا که بحث از شیرینی شد ما هم با شما هم دانشکده ای هستیم .خوبه که اعلام جمعی بفرمایید !
-----
خیلی ممنونم! :)
این هم میشه! میخواین به بقیهی بچههای دانشکده و اصلاً دانشکدههای دیگه هم اعلام کنین... طرح خوبیه، خوش میگذره؛ نه؟! :))
سمیه | February 10, 2007 12:54 AM