« ولنتاینِ پاساژ قائم | صفحه اصلی | تأملاتی دربارة خودرو و بعضی چیزهای دیگر »
تولّدت مبارک!
امروز (دیروز)، روز تولّد بابامه: خب، من هم مثل خیلیهای دیگه، شک ندارم که بابام، بهترین پدر دنیاست. :)
اوممم... هیچوقت اینرو اعتراف نکردهم؛ ولی فکر کنم الان وقت مناسبیه که بگم چند سال پیش که صدام و طرز حرف زدنم خیلی شبیه بابام شد، کلّی خوشحال شدم. کسایی که باهام حرف زدن، میدونن که سریع و ازون بدتر، جویدهجویده حرف میزنم و گاهی هم خیلی چیزها رو بدون اینکه مخاطبم بدونه، دونسته فرض میگیرم؛ تاجاییکه بعضیا، رودربایستی رو کنار میذارن و صریحاً بهم میگن که نمیفهمیم چی میگی!؟ قاعدتاً نباید خوشایندم باشه؛ ولی چون طرز حرف زدنم شبیه بابامه، اتّفاقاً خیلی هم خوشم میاد! وقتی گاهی اوقات تلفن رو جواب میدم و کسی که پشتِ خطّه، من رو با بابام اشتباه میگیره، کلّی ذوق میکنم. :) حتّا گاهی عامدانه سعی میکنم طرز راه رفتن یا نشستن پدرم رو تقلید کنم. یا از جیب پیرهن وقتی که پر از کاغذ و خرت و پرتهای دیگه باشه، خوشم میاد و ... .اینجوریا خلاصه.
خب... بابام اینروزها در روستاست و تولّدش رو پیش ما نیست! :)) ولی، بخاطر اینکه اینرتتدوسته (قبلاً گفته بودم) همیشه اینجا رو میخونه، پس:
تولدّت مبارک :)
پ.ن.۱. شاهد از غیب اومد! پیغامِ پیامگیر تلفن خونه با صدای منه؛ الان که پیغامها رو گوش میدادم، دیدم یکی صدای من رو با صدای بابام اشتباه گرفته! :)
پ.ن.۲. روز تولّد پدرم و پسرعمّهام یکیه. واسه همین هم بیشتر عکسهای تولّدشون با همه. پویا جان – هرچند تولّدت رو حضوری تبریک گفتم – باز هم تولّدت مبارک! :)
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
تبریک :)
moostive | February 17, 2006 01:08 AM
پدرتون خيلي شبيهتونه ها.
hosein | February 17, 2006 01:10 AM
سلام...امیر پویان شیوا...هشت سال پیش، کلاس رزونامه نگاری!...علامه حلی 1...شما معلم...من شاگرد...!...عجبا، از طریق کورش خیلی اتفاقی پیداتون کردم...به برادرتون سلام برسونید...تولد پدرتون رو هم صمیمانه تبریک میگم...خوش باشید.
مجتبی غریبی | February 17, 2006 01:24 AM
ايشالله سايهشون بالاي سرت باشه! تولدتون مبارک آقاي شيواي بزرگ!:)
فاطمه | February 17, 2006 01:49 AM
تولدت مبارک بهمن جان
منتظر هستم
manouchehr | February 17, 2006 03:29 AM
حالا ما مونديم اين وسط به کدوم يکي بايد تبريک بگيم پدر يا پسر! مرحبا
از زندگی | February 17, 2006 10:59 AM
من هم تبريک ميگم :)
بهار | February 17, 2006 11:21 AM
به! به! تولدتان مبارک! (:
جالب است ... من بابا را فقط یک بار دیدهام. آن هم نه مستقیم. از توی آینه و در واقع از صندلی عقب ماشین. تصورم تا به حال جور دیگری بود. خب! برایام جالب بود. تو داری اینشکلی میشوی؟ خوب است! (: پس احتمالا دفعهی بعد که ببینمات باز هم میشناسمات. (این آه نوستالژیا بود! در ضمن پیشنهادت را هم قبول میکنم!)
سولوژن | February 17, 2006 11:46 AM
سلام... ایول بابا! مبارکها باشه، انشاالله همیشه به سلامتی و خوشی. چه عکس شادی :))
نکته گو | February 17, 2006 11:51 AM
سلام و تبريک
راستي يه جوراي شبيه حسن يوسفي اشکوريه( البته از نوع خلع لباسيش)
بادوام باد عمرش و عزتش
امير ارسلان | February 17, 2006 12:26 PM
تبریک میگم! صدای من رو هم همه با خواهرم اشتباه میگیرن! حالا این موضوع توی دوران نامزدی خواهرم خیلی جالب شده بود!((:
مانا | February 17, 2006 01:28 PM
خب... همينايي که بقيه گفتن! اعم از تبريک و ايشالا هزارسالگي و اينا :))
قصّههای عامّهپسند | February 17, 2006 02:28 PM
مبارکه ايشالا.سايشون مستدام.
siahvash | February 17, 2006 06:39 PM
شدیدا تبریک استاد !
نامه های سرگشاده یک نوجوان | February 17, 2006 09:14 PM
تولدشون مبارک!
KamyaR | February 17, 2006 11:33 PM
تولدت مبارک !
Arash | February 18, 2006 05:21 AM
راستي تو مهران رو مي شناسي، از نوع تمدن اش منظورمه نه مهاجر اش؟
پيام | February 18, 2006 12:36 PM
حالا قبل راستي چي بود، خودم هم نمي دونم!
پيام | February 18, 2006 12:39 PM
عمو بهمن عزيز تولد شما مبارک باشه.
siavash | February 18, 2006 05:52 PM
کمتر پيش مياد پيغام بزارم ولي مشتريه مطالبتونم دورادور
به پدرتونم تبريک ميگم !
dayan | February 18, 2006 10:24 PM
این یکی از قوی ترین وبلاگهایی است که تا به حال دیده ام ، تبریک .
پویا | February 19, 2006 12:25 AM
سلام ... واقعا از خواندن نوشته هایتان خصوص گفتگویتان با دکتر کاشی لذت بردم.موفق باشید...
سوسن جعفری | February 20, 2006 02:02 AM
مبارک باشه. شاد باشيد.
مهدیه | February 20, 2006 08:39 AM
مبارک باشه. شاد باشيد.
مهدیه | February 20, 2006 08:39 AM
خب تولدشون مبارک ولي من الان نفهميدم اين عکس خودته يا عکس پدر هستش که اونجا گذاشتي؟ آخه از اون خنده هه بر مياد که مخاطب رو به اشتباه انداخته و خلاصه... چقدر يه هويي پسر بابايي شده.. موش بخورتش :)
آزاده | February 20, 2006 10:08 AM
salam ostad shiva ye zarre .....yekam shabihe pedaretunid amma malum nist . adam bayad deghghat kone .samano ham ke pichundin gharar bud zang bezanid saman montazere har chi zoodtar behesh zang bezanid ye gharar bezarim bashe. felan khodahafez.
shahin | March 4, 2006 08:15 PM