« اسلام و آیندة ایران مردمسالار - سخنرانی دکتر احمد صدری | صفحه اصلی | اسطوره »
اقرار و انکار
داشتم باین موضوع بامزه فکر میکردم که انکار فردی که برچسب «بیمار روانی» یا «دیوانه» خورده و در واقع بزبان خود میگوید که روانی و دیوانه نیست، معمولاً نشانة تشدید بیماری روانی تلقّی میشود؛ چنین فردی، آنگاه که برچسب را بپذیرد و اقرار کند که بیمار است، بهبودیافته بحساب میآید!
تو هر آنچه را من میگویم، بزبان اقرار میکنی و چون اوّل اقرار کردهای، بعداً پذیرش انکارت برایم دشوار میشود چرا «که قاضی از پس اقرار، نشنود انکار». حالا خودت بگو: چطور میتوانم باور کنم؛ هم اقرار و هم انکارت را؟ آیا مقصّر من نیستم که از آغاز، برچسب زدم؟ آیا گناه از من نبوده که از آغاز از جنس دیگر و تافتهای جدابافته، میپنداشتمت؟
هیچ روانپزشکی به کسی که پیشتر، برچسب بیمار روانی خورده و اینک بهبودیافته تلقّی میشود، شغلی خطیر نمیدهد و او را مثلاً به پرستاری بچّههایش نمیگذارد. روانپزشک، اعتمادش را از دست میدهد و روانی، زندگیش را. هیچکدام، به موضع اوّلشان بر نمیگردند.
لطفاً با احتیاط برچسب بزنید؛ خوب و بد هم ندارد: دیوانه یا عاقل؛ منفور یا محبوب!
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
سکوت پیشه کرده بودم نه چون تو که سکوتت از بی جراتی ست سکوت من از ان رو بود که خوب دانسته ام که گوش شنوایی نیست. حتی اتاق بغلی هم مدتهاست که خالی است چه برسد به نزدیکی بیشتر.سکوت من نشانه ی درد بود و چه دردناک تر که تو نفهمیدی.و فروریختی.من در انتظار صدایی تا باور کنم که اشتباه نکرده بودم و تو فرورفته در سکوتی که نمیدانم از چه بود.ترس ؟يا بيخيالي؟
سکوت کرده بودم که فراموش شوم اما فراموش نکرده بودم و در خود فریاد میزدم .
اما امروز دیگر تاب سکوت ندارم چون تو نیاز به تصدیق من داری و من چون تو رفیق نیمه راه نخواهم بود .من کار را تمام میکنم و میگویم که آری.اینبار هم تو را مقصر ميدانم.به همين راحتي كه ميگويي.من محبوب نبوده ام.
آري عزيز.من منفور بوده ام و چه نابه جا تافته ي جدا بافته ات شدم.و چه نابه جا به اشتباه لقب محبوب چون تويي را گرفتم.
من همان منفور كوچكم.نه محبوب چون تو بزرگي.
خدانگهدارت.
این بار بي تلنگری بر چارپایه!!!
Anonymous | May 27, 2005 02:20 PM
خيلي کم پيش مياد که يه کامنت از يه پست قشنگتر باشه
فربد | May 27, 2005 09:52 PM
خيلي وقت بود همچين پستي نخونده بودم ...
فاطمه | May 27, 2005 10:37 PM
كامنت اولي زيبا بود. من همان منفور كوچكم، نه محبوب چون تو بزرگي...عالي بود، عالي
بهار | May 27, 2005 11:52 PM
سلام.وبلاگ جالبي داريد.اين وب به روز شده كه دوست دار مشما هم سر بزنيد و نظرتونو بدين.تشكر
pileye abrishami | May 28, 2005 09:48 AM
تا به حال چنين نوشته اي از شما نديده بودم.بسيار متاثر شدم.و متاثرتر از اولين كامنت.شايد به اين خاطر به ياد آوردم چگونه با برچسب زدن بتي ساختم از كسي كه "آن"نبود،شايد به اين خاطر كه با برچسب خوردن چگونه دلي از من بريده شد.تاييد برچسبم كمكي به پذيرش دوباره ام نكرد.و آنگونه كه گفته ايد هيچ چيز به موضع اول بر نمي گردد.
آقاي شيواي عزيز،كاش اين پست را نمي نوشتيد.چرا همه خوبيهاي كسي را زير سوال مي بريد كه روزي برايتان تافته اي جدا بافته بود؟يعني همه خوبيهاي او در برچسبهاي شما خلاصه مي شد؟
چرا فقط يك حادثه،يك اتفاق ساده،يك كلام،يا شايد يك انساهن مي تواند يك دنيا خوشبختي را به هم بريزد؟دنياي قبل از اتفاق بهتر بوده يا دنياي بعد از آن؟ما رشد كرده ايم يا سقوط؟
جمله خودتان را براي خودتان تكرار ميكنم:لطفاً با احتياط برچسب بزنيد.
shirin abbasi | May 30, 2005 09:21 AM
هميشه در شهر چند نفر را به نام ديوانه مي گيرند تا ثابت كنند بقيه عاقل اند... راست اش اسم نويسنده ي امريكايي كه اين جمله را گفته يادم نيامد و اصلا مگر فرقي هم مي كند وقتي هنوز آدم هايي با برچسب زدن و تلاش براي تاييد يا رد آن برچسب ها امورات مي گذرانند؟ با آقاي فربد خيلي موافق ام و شايد به شما فقط بتوانم بگويم دنياي قشنگي نداريد برايتان متاسف ام.
kateb | May 31, 2005 07:51 AM
در هر صورت من اين وره ميله، اون وره ميله باسم توفيري نداره!
محمود(رضا) | June 1, 2005 07:22 AM
پويان عزيز !!!
عده اي هستند كه برچسب مي خورند وتنها مي مانند ...
عده اي مي خواهند برچسب بخورند وتنها بمانند ...
عده اي مي خواهند تجربه كنند وبر چسب نخورند ...
عده اي مي خواهند برچسب بخورند ونمي خورند ...
ديوانگي سرافكندگي ندارد. دست كم حالا ... مگر گذران معاش كه فكر هولناكي است ...
ديوانه جبران را بخوان و1 روز ديوانه باش براي خورت ...
من آن متن را خواهم خواند وبسيار هيجان انگيز خواهد بور
صبرا | June 4, 2005 10:27 AM
×با نظرتان درباره انکار و اقرار موافقم. اما ایا اطمینانی هست که روانپزشکان انقدر سالم باشند که فرافکنی نکنند؟
برچسبها نسخه هایی هستند که یا نام بیماری ما را بر خود دارند یا نیاز بیمارگونه ما را. اما بر خلاف همه نسخه ها نشانی از درمان در آنها نیست.
×دریدایی هم که به قضیه نگاه کنیم اصلا همه چیز به هم می ریزد.چون برای دیوانه خواندن افراد نیاز به مرکز خرد می افتد و کو آنکه بر زمین خدا از ساده ترین جنونها بی نصیب؟
×و در ضمن حب در دل ماست, نه فی ذاته در محبوب.
Fatemeh | June 6, 2005 05:06 PM
×با نظرتان درباره انکار و اقرار موافقم. اما ایا اطمینانی هست که روانپزشکان انقدر سالم باشند که فرافکنی نکنند؟
برچسبها نسخه هایی هستند که یا نام بیماری ما را بر خود دارند یا نیاز بیمارگونه ما را. اما بر خلاف همه نسخه ها نشانی از درمان در آنها نیست.
×دریدایی هم که به قضیه نگاه کنیم اصلا همه چیز به هم می ریزد.چون برای دیوانه خواندن افراد نیاز به مرکز خرد می افتد و کو آنکه بر زمین خدا از ساده ترین جنونها بی نصیب؟
×و در ضمن حب در دل ماست, نه فی ذاته در محبوب.
Fatemeh | June 6, 2005 05:06 PM
سلام.وبلاگ جالبي داريد.اين وب به روز شده كه دوست دار مشما هم سر بزنيد و نظرتونو بدين.تشكر
khateratchi | June 15, 2005 03:06 PM
طراحي و مطالب ويلاگت جالبه
khateratchi | July 4, 2005 02:13 PM