« یکی | صفحه اصلی | خشونت، تفکّر و رهایی از ترس: تفسیری طبیعتگرایانه بر ارباب حلقهها »
مخدّر
هو
۱-
بوتیک را با زیرنویس انگلیسی میدیدم که متوجّه اشتباهی در ترجمه شدم. جایی، مهرداد که نگران رابطة همسرش – ژاله – با آقا شاپوری است، از سر انتقام تریاک آن هفتة آقا شاپوری را تحویل نداده و حالا شاپوری، جهانگیر را برای گرفتن جنس سراغ مهرداد فرستاده. مهرداد میگوید:
[شاپوری] فکر “چپش” رو هم حتماً نکرده و از ظهر تا حالا هی داره خماری میکشه...
آنوقت در زیرنویس آمده:
He hasn’t thought about his “night time” and now he’s dazed
گویا، کسی که ترجمه میکرده، چپ را شب شنیده. در حالیکه چپ در تداول عامّه، بمعنای پسانداز و ذخیره – خصوصاً پسانداز مالی – است. مهرداد در واقع میگوید که شاپوری همة موادش را مصرف کرده و هیچ ذخیرهای هم ندارد و پس خماری میکشد. بهرحال ‘چپ’ با همکردِ ‘پر بودن’ بسیار استفاده میشود. مثلاً “چپ باباهه پره؛ واسه همین میخواد خونة اعیونی بخره.”
جالب اینجاست که در “فرهنگ زبان مخفی” دکتر مهدی سمائی، چپ صرفاً بمعنی پول آمده. در حالیکه تا آنجاکه میدانم و شنیدهام، چپ هر نوع پساندازی را شامل میشود.
۲-
حالا که صحبت به مواد مخدّر کشید، بگذارید اینرا هم اضافه کنم که مخدّرها در یک وجه، شباهت غریبی با تکنولوژی دارند. هر دو همزمان که کارآمدتر و مؤثّرتر میشوند، کوچکتر هم میشوند. خبرهای میگفت واحد مصرف کریستال – که محرّک نسبتاً جدیدی است و شیشه هم میگویندش – «سوت» (sot) است؛ که گویا خیلی کوچکتر از گرم است و یک سوت کریستال برای ۷-۸ نفر کفایت میکند و البته راه و رسم مصرفش هم جالب است. کسی میداند واحد سوت واقعاً بعنوان واحدی رسمی وجود دارد یا نه؟
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
خيلي جالبه . يه سوت كريستال بده .
masoud | September 10, 2004 03:31 PM
طرز مصرفاش رو ننوشتی!
مجتبی | September 10, 2004 05:45 PM
سلام آقاي شيوا نمي دونم شايد اي دي تون رو عوض كردين چون اصلا جواب من رو نميدين يه سري به وبلاگ ما بزنيد آقا (ياداشت هاي جديدتون هم خيلي بيخود شده قبلا بهتر مي نوشتين
امير پويا | September 10, 2004 07:41 PM
سلام آقای شیوا، مثلینکه به قولِ کامیار به پوچی چت کردن پی بردهاید، مبارک باشه!ّ ما هنوز خیلی راه داریم! شما رهِ صدساله را در یک روز(!) گذراندید
mhd | September 10, 2004 11:10 PM
سوت واحدي براي طلا هم هست ولي تلفظشون فرق مي كنه نمي دونم منظور همونه يا نه!
shaghayegh | September 11, 2004 07:25 AM
سوت واحد الماس و برليان است. حتي براي طلا هم نمي شه از سوت استفاده كرد چون خيلي كمه. در عين حال سوت اينقدر كمه كه حرفه اي ها با وزن تشخيص اش نمي دن بلكه بر اساس اندازه برليان تشخيص مي دن چند سوت است.
جادي | September 11, 2004 11:00 AM
آقا،طرز مصرفش رو هم بگين،واسه اطلاعات عمومي :-"
بهار | September 11, 2004 05:45 PM
آقا،طرز مصرفش رو هم بگين واسه اطلاعات عمومي :-"
بهار | September 11, 2004 05:48 PM
قابل توجه دوستان قانع كه فقط طرز مصرف ميخواهند: هم طرز مصرف و هم نشاني اون خبره رو لطفا عنايت كنيد. قبلا از همكاري شما متشكريم
آزاده | September 11, 2004 08:40 PM
حالا چرا بوتيك را با زيرنويس انگليسي مي ديديد؟
فاطمه | September 11, 2004 11:29 PM
بوتيك را چهار-پنج ماهِ پیش دیدم؛ الان درست یادم نیست.
اما اگر به جایِ چپ، شب هم باشد، پر بیراه نیست...
بهویژه با " از ظهر تا حالا "یی که بعدش آمده...
نمیدانم؛ یکبار دیگر باید با دقت ببینم.
:)
ابوالفضل | September 12, 2004 02:45 AM
آخرين لينكِ لینکدونی، خیلی جالبه...
همه چیز در بارهی کریستال!
ابوالفضل | September 14, 2004 02:24 AM
سلام. اين آميرپويا نميفهمه چي ميگه. اول ميگه يعد فكر ميكنه كه چي گفته. حالا سوال اصلي اينهكه آيا بعد از اينكه گفت فكر ميكنه يا اصلا فكري در كار نيست.
به نظر من كه چت هم خوبه و هم بده. آدم بايد از هر چيزي درست استفاده كنه.
ممنون.
باي
Fariborz | September 14, 2004 09:33 PM
نوشته ي خوبي بود ولي مواد مخدر در بيش از يك وجه با هم شبيهند و در بيشتر موارد در مصرف متفاوتند
Kia | September 15, 2004 03:24 PM
سلام اگر امکانش هست در باره اين ماده مخدر برام ایمیل بفرستید
shima | January 6, 2006 03:42 PM
خواهشمنداست در مورد شيشه و کريستال اطلاعات کافي براي من ارسال نمائيد.از قبيل جنس - قيمت- طرز استفاده
قبلاْ از همکاري شما ممنون
fariba | April 26, 2006 02:30 PM