« صورتهای دقیق حمید | صفحه اصلی | اندیشة پیچیده »
رورتی در خانة هنرمندان
هو
تجربة حضور رورتی در خانة هنرمندان برای من جالب بود. سخنرانی را تا پایان نبودم؛ یعنی نمیشد که باشم... بگذارید همه چیز را از اوّل تعریف کنم. ساعت پنج خانة هنرمندان بودم. ازدحام جمعیّت غوغا میکرد. همه پشت در سالن صف کشیده بودند و بقیه روی پلههای طبقة دوّم. فهمیدم تلاش برای ماندن در طبقة دوّم بیفایده است. در سالن که باز شد، سر ریز جمعیّت به طبقة همکف آمدند و روی زمین نشستند. در این بین بسیاری از دوستان را پیدا کردم و سلام و احوالپرسی. همه دور تلهویزیونهای غول پیکر ِ طبقة اوّل و دوّم جمع شده بودند. خیلی فرقی نمیکرد که جایی برای خودم دست و پا کنم. برای همین توی راهروی طبقة همکف قدم میزدم که جهانبگلو را دیدم. جلوی در کافه ایستاده بود. سلام کردم و گفتم: چرا تشریف نمیبرید بالا؟ جواب داد: منتظرم رورتی از دستشویی برگرده. (نمیخواهم تعریفم را مبتذل کنم؛ امّا باور کنید همانلحظه فکر کردم رورتی در این دستشوییهای ایرانی چطور قضای حاجت میکند!؟) دو کلمه صحبت کردم و گله از اینکه چرا در جای بزرگتری مراسم را برگزار نکردید؟ رورتی آمد و با جهانبگلو رفتند بالا. به دیوار تکیه دادم و منتظر که برنامه شروع شود. امین هم آمد و پیش هم ایستاده بودیم. معرّفیهای معمول که تمام شد، شایگان هم آمد و جهانبگلو برنامه را شرح داد و بعد، رورتی صحبتش را شروع کرد. خوشبختانه روان و سلیس صحبت میکرد و از روی نوشته میخواند. حیف که همهمه زیاد بود. مثلاً یکدفعه مرتضی احمدی – بازیگر و دوبلور – آمد و عدّهای شروع کردند با او صحبت کردن! خسته شدم و نشستم. بادِ خنککننده درست به کمرم میخورد؛ مردم حرف میزدند و صدای رورتی راحت بهگوش نمیرسید. این شد که تصمیم گرفتم و با امین آمدیم بیرون. تا آنجایی که بودم، رورتی قصد داشت این ایده را بسط دهد که فلسفه ربطی به دموکراسی ندارد. بعد، دو نوع دموکراسی را معرفی کرد: یکی دموکراسی مینیمالیستی که اسمش را constitutionalism (مثلاً قانونگرایی / مشروطه) گذاشت و یکی دیگر را دموکراسی برابری یا egalitarianism و از بوش و کری مثال آورد. از اینجای بحث به بعد – یا اندکی بعدترش – را نبودم. برای همین نمیدانم چه پیش آمد... احتمالاً همین یکی دو روزه باید سخنرانی رورتی و صحبتهای دیگران (شایگان و جهانبگلو و مککلین؟) جایی چاپ بشود...
خلاصه اینکه نمیفهمم چرا باید سخنرانی رورتی در چنین شرایطی برگزار شود؟ نمیگویم مردم برای چه آمده بودند؟ (که اگر اینطور باشد، خودم هم نباید میرفتم) بلکه میگویم چرا دفتر پژوهشهای فرهنگی، جلسه را در چنین جایی برگزار کرد؟ فکر نکنم توجیه اینکه ‘چون همة جلسههای دفتر اینجا برگزار میشود’ توجیه جالب و قانعکنندهای باشد. حدس میزنم وضع میزبانی و ازدحام جمعیّت در این جلسه از سخنرانی هابرماس در دانشگاه تهران هم بدتر بود.
ترک بک
Listed below are links to weblogs that reference رورتی در خانة هنرمندان:
» سخنراني ريچارد رورتي from Anti Memoirs
ريچارد رورتي، فيلسوف پراگماتيست، شنبه، تهران! [سايتاش – معرفي پويان - گزارش پويان از جلسه]... [Read More]
يادداشتها
گویا چاپش کرده به وسیله ی وقایع اتفاقیه ی دیروز و امروز هم شرق متن کاملش رو چاپ کرده . موضوع جای سخنرانی نبود . موضوع اینجا بود که سالن پر بود بدون اینکه در باز شه . گفتند مهمان مخصوص توی سالن هست و آدم امند که خوب است برای شنیدن سخنرانی در مورد فلسفه و دموکراسی آمده نه نذری شله زرد !
امیر | June 13, 2004 12:40 PM
پس خيلی ضرر نکردم! هم شزق چاپ کرده -امروز- و هم وقايع اتفاقيه -ديروز-...!
مجتبی | June 13, 2004 09:58 PM
نميدونم چرا از اين جور بلاگ نوشتن بدم مياد البته مي بخشينا سراغ منم بياين ضمناَ ميتونيم اون برنامه هايي رو كه مي گفتيم عملي كنيم!!!؟؟؟؟
mahan | June 13, 2004 10:11 PM
سلام،
شهر قصه با نوشته های پراکنده در مورد عباس يميني شريف به روز شد.
موفق باشيد.
غزل | June 14, 2004 06:03 AM