« غزلِ غزلها | صفحه اصلی | هایکو »
زلزله
هو
خوب، الان که چند ساعتی از زلزله گذشته، خواستم یه چیزی بنویسم. بعداً کاملش میکنم... کمکم :)
خوبه که همه خوبن... به هر کی تونستم زنگ زدم یا با SMS احوالپرسی کردم... الان هم با عمهام اینها خونة مامانبزرگم هستیم که خوشبختانه خالی بود... اینجوری پیش هم یه حس خوبی داره... خیلی خوب... :)
آهان، اینرو بگم که از همه بامزهتر این بود که رادیو پیام آواز ایرج بسطامی پخش میکرد... !
برمیگردم...
ترک بک
Listed below are links to weblogs that reference زلزله:
» زلزله from daily
وقتي ديروز پيغام ياهو مسنجر 6 ، نسخه نهائي را در وبلاگ اصلي نوشتم ، ميخواستم كامپيوتر را خاموش كنم ، ناگهان احساس كردم صفحهي مانيتور در ح... [Read More]
يادداشتها
پويان جان،
عجب تجربه ای بود... به زودی در وبلاگم درباره اش خواهم نوشت... قصد دارم اين تجربه ی تهرانیها را با بم ربط بدهم و مقايسه ای بکنم... راستی مطلبی درباره تغيير شکل روابط در جامعه ی سرمايه سالار نوشته ام. نظرت جالب خواهد بود. (البته اگر نظر بدهی!)
مجتبی | May 28, 2004 08:59 PM
سلام آقاي شيوا ... نمي دونم ... شايد من حقه اظهار نظر ندارم ... اما نثرتون به نظر اصلا خوب نيست ... خيلي هم ترسوييد ... خدافس
Sasan | May 28, 2004 10:35 PM
سلام
خيلي زود احساست را به اشتراك گذاشتي. ياد كردنهاي دوستانه در هنگام مصائب براستي كه در اين برهوت بي عاطفگي آدمي را همچنان روشن مي دارد. اما اين كافي نيست. شايد كمي تلخ باشد اما فاجعه اي مانند زلزله به چيزي بيش از عاطفه براي مقابله نياز دارد. انجمنهاي داوطلبانه آموخته و آماده كمك به بني جامعه. اگر فرصت كردي يادداشت من را در شهر و نظر بخوان و نظر بده
hossein Imani | May 29, 2004 12:11 AM
خيلي زود دست به كار شدي!نوشتن تو خونه ي خالي با لپ تاب عالي كيف داره نه؟بچه پولدار ترسو!!!
simin | May 29, 2004 08:47 AM
به قول رضا مارمولک: شما که خوبی ؟ ؛)
آزاده | May 30, 2004 09:26 AM
خوب است كه خوبي!
SoloGen | May 30, 2004 10:58 PM
خداوند تمامي انسانها را حفظ كند!
Anonymous | May 31, 2004 06:51 PM
اینو دیدید؟
http://alpr.persianblog.com/1383_3_9_alpr_archive.html#1893190
رها | May 31, 2004 08:49 PM
برگشتید؟ ما که ندیدیم !
آزاده | June 2, 2004 08:32 AM
مي خواستم يه جك برات بويسم
يه روز يه عده بمي مي رن مكه بعد دور خونه خدا جمع مي شن وشروع مي كنند به تكون دادن خونه خداوخيلي بلند داد مي زدن
(حالاخودت ببين چه مزه اي ميده خونه آدم بلرزه
اميدوارم زياد بي مزه نباشه
Anonymous | June 2, 2004 02:32 PM
براي اولين بار تو زندگيم حس كردم لازمه كه نميرم!(ترس؟!)
نوید | June 4, 2004 11:53 PM