« شبکههای منفعل | صفحه اصلی | دوستانِ من »
شیء – قهرمان
هو
علیرضا دوستدار عزیز، در نوشتهاش با عنوان زیباییشناسی قساوت، دست به مقایسة عکسهای شکنجة عراقیها در ابوغریب با فیلم انتقام طالبان و سربریدن سرباز آمریکایی زده و با نوعی نشانهشناسی، به هویتهای اجتماعی و فرهنگی طرفین (اعراب و آمریکاییها) در این ماجرا اشاره کرده.
پیش از این، عکسهای شکنجه را خیلی گذرا نگاه کرده بودم و هنوز، عکسها و فیلم سربریدن را بجهت ناخوشایند بودنشان ندیدهام و قصد هم ندارم ببینم. امّا نوشتة علیرضا، این گفتة سایمون ویل را خاطرم آورد که هر کس در معرض خشونت باشد، به شیء مبدل میشود. از توصیفهای نوشتة علیرضا و مقایسهاش با گفتة ویل به این نتیجه رسیدم که گاهی خشونت، فرد را به قهرمان و شهید هم تبدیل مینماید. بعبارت دیگر – برخلاف گفتة ویل – همواره خشونت، فرد در معرض را، به شیء مبدل نمیکند؛ قهرمان هم میسازد. بنظرم آمد تفاوت عکسها در این باشد که در عکسهای زندان ابوغریب، هر دو سوی خشونت – شاید به دلایل فراوانی که علیرضا هم اشاره کرده – به شیء تبدیل شدهاند؛ امّا عکسهای طالبان و سرباز آمریکایی – حتی شاید از هر دو سوی رابطة خشونتآمیز – قهرمان ساخته.
الان درست نمیتوانم حدس بزنم علّت این احساسم چیست؟ شاید در این باشد که تصویرهای زندان ابوغریب بشدّت مستند است؛ خبری از بازی و از آن مهمتر حقّهبازی نیست. حتی اگر سربازهای آمریکایی – آنطور که میگویند – ژست گرفته باشند، چیزی از استناد عکسها نمیکاهد. ژست گرفتن ویژگی همة عکسهاست. این عکسها، بسیار واقعی هستند و همین واقعی بودنشان آنها را تشنجزا کرده. تشنّجزا بودن هم همانطور که اندره برتون میگوید، ویژگی زیبایی است. در واقع در عکسهای زندان ابوغریب با نوعی خشونت مطلق و بیپیرایه مواجهیم که هرچیز را به شیء مبدل میکند. امّا – برعکس – در فیلم طالبان، با گونهای خشونت اسطورهای مواجهیم که قهرمان میسازد. انتقامگیرندگان طالبان، گمنام، نقاب به چهره دارند و سرباز آمریکایی، قربانیوار – و به نسبت – بیگناه کشته میشود. همینها – شاید – از هر دو سوی خشونت، قهرمان بسازد.
خلاصه اینکه نمیدانم چقدر اینهایی که میگویم، قابل اعتنا هستند؟ نوشتة من بیشتر ارزیابی شتابزدة آنچیزی بود که خواندم و دیدم. امّا آیا میتوان چنین قرائتی از عکسها را که بر تفاوت شیء/قهرمان و در سطحی فراتر مستند/اسطوره تأکید میکند، به هویّت طرف غالب و چیره (شکنجهگر و منتقم) در هر کدام از دو رویداد، نسبت داد و به دیدگاه علیرضا نزدیک شد؟
پ.ن. از اینها که بگذریم، احتمال میدهم این عکسها و فیلمها – مانند خاطراتی همیشگی – در ذهن ما بعنوان بینندگان ثبت شود و ماندگار و دائمی بماند. چراکه به چیزی فرای جنگ – بمثابة قراردادی اجتماعی – اشاره دارد. اگر سالیان بعد جنگ آمریکا در عراق، فراموش شود، این عکسها از خاطر نخواهد رفت و گاه و بیگاه بیادها خواهد آمد. چراکه به درگیریای فراتر از جنگ ارجاع میدهند؛ بنوعی درگیری اخلاقی.
ترک بک
Listed below are links to weblogs that reference شیء – قهرمان:
» دو نوع زيباييشناسيِ دريافت؛ يا چه كسي نيك برگ را كُشت و چه فرقي ميكند؟ from پريشان بلاگ
بعد از اينكه مطلبِ زيباييشناسي قساوت را چند روز پيش نوشتم، يكي از اولين نظرهايي كه در موردش دريافت كردم از آقاي بهنام دورانديش بود كه در... [Read More]
يادداشتها
به نظرم توي عكسهاي شكنجه اگر عراقيها شيء باشند، آمريكاييها نميتوانند باشند. اتفاقآ ژستهايي كه گرفتهاند كاملآ انساني و قابل باور هستند (به خصوص براي يك آمريكايي) و شايد هم براي همين تكاندهندهترند (چون يك آمريكايي شباهت شكنجهگرها را با خود ميتواند درجا درك كند، و اين ميتواند خيلي تكاندهنده باشد). نميدانم شايد هم من منظورت را از شيء درست نميفهمم و اگر بيشتر توضيح بدهي درك متفاوتي از قضيه داشته باشم.
در مورد اختلاف اسطوره و مستند به نظرم نكتهي جالبي بيان ميكني. نميدانم در مورد reality showهايي كه چند سال هست توي آمريكا (و ظاهرآ اروپا) باب شدهاند خبر داري يا نه. اين برنامهها، كه فكر ميكنم اولينشان survivor بود، در واقع تبديل شدهاند به ژانر جديدي از توليدات تلوزيوني كه كلي هم بحث برانگيز بودهاند. در خالصترين حالت، قرار است مثلآ اين برنامهها كاملآ مستند و بدون فيلمنامه باشند، ولي حتي در مورد خالصترين نمونههايشان هم گفته ميشود كه فيلمنامه دارند و شخصيتهاي فيلم نقش بازي ميكنند (و البته تراژدي و كمدي و هر چيز ديگري كه بخواهي هم تويشان هست بالطبع!). به نظرم با وجودِ چنين برنامههايي، اقلآ براي مخاطبِ آمريكايي مرز بينِ فيلم مستند و فيلم تخيلي يا اسطورهاي تا حد زيادي از بين رفته باشد و نميشود به راحتي بين دو فيلم بر اين اساس تمايز قايل شد. به هر حال نكتهي خيلي جالب و قابلِ تآمليست!
عليرضا | May 14, 2004 08:58 AM
سلام .
فكر نمي كنم اين دو يادداشت آخر ، نيازي به ترك بك داشته باشد .
همين !
ابوالفضل | May 14, 2004 09:45 PM
صبر زمان ایمان واقعی نه ایمان دروغین ...
heidar | June 5, 2004 03:23 PM