« سه | صفحه اصلی | دو گزارة نا-فلسفی دربارة زمان و مکان »
فهرست پایان سال - کتابهای دوست داشتنی
هو
معمولاً نشریه و مجله ها تو آخرین شمارة سال از نویسنده ها و مترجمها و ناشرها و ... میپرسن بهترین کتابی که امسال خوندین، چی بود؟
خوشحال میشم اگه جوابای شما رو به همین سؤال بدونم. میدونم که جواب دادن به این سؤال اگه بخوایم سخت بگیریم، خیلی سخت میشه. امّا باور کنین اونقدرها هم دشوار نیست. یعنی در واقع لازم نیست به سؤال در چارچوب سفت و سختش وفادار بمونین. مثلاً به جای بهترین کتاب میتونین بهترین کتابها رو اسم ببرین. یا اصلاً بهترین رو معرّفی نکنین و صرفاً کتابهای خوب و ارزشمند رو پیشنهاد بدین. خلاصه اینکه سؤال رو – اگه دوست داشتین – اینطوری تغییر بدین: اگه بخواین برای تعطیلات نوروز به کسی کتاب خوب پیشنهاد کنین، کدون کتابها رو معرّفی میکنین؟
اگه دلتون خواست و حوصله داشتین میتونین مهمترین دلیلتون رو هم بگین و چند خط دربارة انتخابتون توضیح بدین؛ اگه نه اسم کتاب هم کفایت میکنه... فقط به نظرم بهتره کتابهای حوزة علوم انسانی و هنر رو معرفی کنین.
گرچه خواننده های اینجا معدودند و با بعضیها هم بیرون از این دنیای مجازی ارتباط دارم؛ امّا فایدة این کار – دست کم برای خودم – اینه که هفتة دیگه وقتی رفتم کتابفروشی و خواستم برای این دو هفته تعطیلی یا واسه عیدی دادن کتاب دست و پا کنم، یه فهرست پیشنهادی دارم و خب، کارم ساده تر میشه.
در ضمن، برای من بهتره که معرّفیهاتون با ایمیل باشه. ولی اگه حتّی حوصلة اون کار رو هم ندارین، کامنت بذارین... واقعاً ممنون میشم :)
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
جهالت كوندرا
چ.ن اين نويسنده بسيار به فلسفيدن توي نوشته هاش اهميت ميده
Anonymous | March 6, 2004 02:10 PM
پرده نئی بهرام بیضایی... اگه باز یادم اومد می گم فعلا همین یکی رو داشته باشید
رها | March 6, 2004 08:03 PM
سخته... الان بخوام بگم دستنوشته هاي ماركس رو مي گم (: بعد هم آرايش مد و بهره كشي از زنان ( مجموعه مقاله وسخنراني ). اگر هم خواستند كمي استراحت كنند: از دل گريخته هاي بهنود : سبك و شيرين.
جادي | March 7, 2004 08:14 AM
یه کتابی هست به اسم معجزه های کوچک که به عنوان عیدی دادن کتاب خوبی هست یه سری اتفاقات عجیب شبیه معجزه هست که برای یه سری از یهودی های امریکا اتفاق افتاده البته اگر تعصب شدیدی ندارید کتاب خوبیه
و یکی دیگه هم انسان در جستجوی معنا اونم برای هدیه دادن مناسبه یک کتاب هم به اسم غذای روح برای نوجوانان (اگه می خواهین به شاگرداتون عیدی بدین هم بد نیست البته خوش به حال اون شاگردها)
رها | March 7, 2004 06:58 PM
سلام.
امسال كمتر از هميشه كتاب خواندم. شايد بعدها از اين بابت حسرت هم بخورم. اما كتابي كه يك سره و يك شبه خواندمش «داستان سيستان» رضا اميرخاني بود. از انتشارات قدياني. به امير شيوا و ديگران خواندنش را توصيه ميكنم. خوب؟
رضا | March 7, 2004 10:28 PM
پويان تو هم بگو بهترين كتابي كه خوندي امسال چي بوده؟فكر كنم همه دلشون بخواد اينو بدونن!
Anonymous | March 7, 2004 11:37 PM
میدونم هر کتابی رو که بگم ، خوندین . اما «دو دنیا» از گلی ترقی ، بینظیره . برای هدیه دادن معرکهس .
کتاب « اسرار » کنوت هامسون هم اثر خوبیه .
بازم فکرهامو میکنم و میگم .
فاطمه | March 8, 2004 06:25 PM
كتاب بيگانه اي با من است خوبه.صد سال تنهايي رو هم خوندي.كتاب موز وشي رو هم دوست دارم .كاش داستان سيستان بهتر بود.
simin | March 9, 2004 08:09 AM
دختر پارس : ستاره فرمانفرمائیان
که در واقع سرگذشت فرزند یک شاهزاده قاجاری از خویشاوندان دکتر مصدق است. از لحاظ نوع کتاب، شاید صرفا سرگذشت نامه نویسی باشد ولی گذشته از ارزش ادبی، مسایل سیاسی و اجتماعی زمان رضاخان را با صداقت بیان می کند.
ستاره فرمانفرمائیان اولین کسی بود که مددکاری اجتماعی و مراکز آموزشی و دانشکده های مددکاری را با وجود موانع بسیار زیاد ، با پشتکار در ایران پایه گذاری کرد.
پروانه مهاجر | March 9, 2004 07:57 PM
پوست انداختن - كارلوس فوئنتس
تحليلهاي روانشناختي در هنر و ادبيات - دكتر محمد صنعتي
(باعث شدي يادم بيفته كه مدتهاس كتاب نخوندم:|)
Anonymous | March 9, 2004 08:36 PM
دوبليني ها .جويس
mohammad | March 11, 2004 02:33 PM
1- ببخشيد كه دير اومدم
2- من كه خيلي كتابهاي جديدو نميخونم اما به نظرم بهترين كتابا براي عيدف دفترهاي شعرن حداقل براي من. چون نميتوانم يه مدت زيادي بشينم همش كار دارم به همين خاطر يا كتاباي شعر يا داستان كوتاهها
3- يه كتابم خوندم به اسم "چه كسي پنير مرا برداشته است؟" كتاب مديريتيه اما خيلي خوبه
4- سه كتاب زويا پيرزاد هم بد نيست
5- خداحافظ
6- :-×
ماهان | March 11, 2004 06:16 PM
سلام من هم داستان سيستان را خوندم. بعد رفتم سراغ من او... واي من او عالي بود...
fariba.a.(farzanegani!) | March 12, 2004 09:17 PM
در جستجوي زمان از دست رفته مارسل پروست
اميد آندره مالرو
Sina | March 14, 2004 01:43 PM
سلام پویان جان .
مدتهاست که میخونم نوشتهات رو و لذت میبرم .
بهترین کتابی که خوندم کتاب الیسیس جیمز جویس بود .
درسته ترجمش هنوز نیومده و تو بازار گیر نمیاد اما میشه pdf اونو برای دوستای کتابخون دور از دسترس فرستاد.
موفق باشی .
علیرضا پارسا | March 17, 2004 02:22 PM
راستی اگر نسخه انگلیسیش رو کسی مثل من میخواد از فرط فضولی بخونه اینجام گیر میاد :
http://www.planetpdf.com/mainpage.asp?webpageid=2314
علیرضا پارسا | March 17, 2004 02:28 PM