« اعضای هیأت علمی در جهان سوم | صفحه اصلی | خواب در فنجان خالی »
مهاجرت روستایی و اصلاحات ارضی
ه
این هم جالبه؛ دکتر زنجانی (جمعیت شناس) ذکر میکنه که روند مهاجرت روستا به شهر در ایران در مقایسه با کشورهای پرجمعیت جهان، در سطح نسبتاً پایینتری جریان داره. و بعد این طور مینویسه
در اینجا باید به این نکته اشاره کنیم که در بسیاری از برداشتهای نادرست در این زمینه و قائل شدن به سیل مهاجرتهای روستایی در ایران، ناشی از اشتباهات آماری اعلام شده در سرشماریها - به ویژه سرشماری سالهای 1355 و 1365- است. در سرشماری سال پنجاه و پنج که پس از اصلاحات ارضی در ایران انجام گرفت، تعداد مهاجران داخل استانی (مهاجران در بین شهرستانهای استان) به جای رقم 1800853 (مذکور در جدول 3-1 مقدمة سرشماری سال 1355) اشتباهاً در جدول اصلی آن (جدول شمارة 2) 4391964 نفر ذکر شد و خطاهای جبران ناپذیری را به بار آورد. برخی از محققان علوم اجتماعی، با ملاحظة رقم اخیر و مقایسة آن با تعداد مهاجران در سرشماری 1345، گناه افزایش تعداد مهاجران را به گردن اصلاحات ارضی انداختند و تا توانستند در این راه پیش رفتند؛ در حالیکه این تحلیلها صرفاً بر پایة یک اشتباه توجیه ناپذیر آماری بود
و بعد در پانوشت مینویسه
نگارنده این اشتباه را به مرکز آمار ایران اطلاع داد؛ اما متأسفانه آنرا ناشی از اشتباهات تایپی (!) دانستند و هرگز در صدد تصحیح اسناد و مدارک منتشر شده برنیامدند
از مقالة روستا جمعیت و توسعه
فصلنامة روستا و توسعه
دکتر حبیب الله زنجانی
دلِ من همی جُست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
شنیدم که جوینده یابنده باشد
به معنی درست آمد این لفظ ، باری
به کامِ دل خویش یاری گُزیدم
که دارد چو یارِ من امروز یاری؟
بدین یارِ خود عاشقی کرد خواهم
کزین خوش تر اندر جهان نیست کاری
فرخی سیستانی
[بایگانی]
حکمت
کسی میگفت - و چه درست میگفت: همه جا، هر شهر و روستا و کشور و استانی، برای زندگی خوب است، الا آنجایی که قرار است خوب باشد!
● جایزهی محسن رسولاف در جشن تصویر سال
● سایت رسمی دانشگاه آکسفورد- دربارهی مدرک جعلی علی کردان
● قابل توجهِ خوانندگان پروپا قرصِ راز
● جان به لب رسید از یاری!!!
[بایگانی]
غول
امروز استاد درس «نظریهها و رویّههای معاصر در مردمنگاری»مان میگفت «اینکه بر دوش غولهای بیکران ایستادهاید، دلیل نمیشود که از آن بالا روی سرشان بشاشید!»
پ.ن. لابُد نیازی به توضیح نیست که گمانم نیوتون است که میگوید اگر بهتر میبینم از اینروست که بر دوش غولهای بزرگی سوارم...
شکر
یک پیام صبحگاهی در زمستان مینئاپولیس: دمای هوا منهای هفت درجهی فارنهایت (منهای بیست درجهی سانتیگراد) و به زودی انتظار یک جبهه هوای سرد را داریم! اوّل با خودت فکر میکنی که طرف یا نمیداند سرد یعنی چه یا نمیفهمد منهای بیست درجه چهاندازه سرد است که تازه میگوید یک جبهه هوای «سرد» دارد نزدیک میشود. ولی بعد که با خودت فکر میکنی میفهمی که این در واقع بیان دیگریست از «باز برو خدا رو شکر کن ...» -ِ خودمان.
-----
چند روز به پایان ماه میلادی مانده. پهنای باند راز، لب به لب شده و ممکن است هر آینه لبریز شود. اگر این اتّفاق افتاد و راز را ندیدید، دوباره با شروع ماه میلادی نو سعی کنید. همهچیز روبهراه خواهد بود.
طلال اسد
ادامه...
موسیقی (16)
نوشته های دیگران (84)
وبلاگ قبلی راز (353)
پرسونا (7)
آموزش (33)
ادبیات، کتاب و نویسندگی (294)
جامعه شناسی (209)
رسانه (2)
شخصی (271)
عکس (34)
September 2015
May 2015
January 2015
August 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
June 2013
May 2013
April 2013
March 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
July 2012
January 2012
December 2011
November 2011
October 2011
August 2011
July 2011
June 2011
March 2011
January 2011
December 2010
November 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
April 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
July 2006
June 2006
May 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
May 2004
April 2004
March 2004
February 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
August 2003
July 2003
June 2003
May 2003
April 2003
March 2003
February 2003
January 2003
December 2002
November 2002
October 2002
September 2002
August 2002
July 2002
June 2002
April 2002
March 2002
February 2002
January 2002
December 2001
يادداشتها
مهاجرت
Anonymous | November 30, 2003 02:32 PM
من دانشجوی جغرافیا و شهرسازی هستم لطفا من را راهنمایی کنید
alaie | January 3, 2004 07:46 AM
سلام
من فارغ التحصيل برنامه ريزي روستايي دانشگاه تهران هستم
پايان نامه من در مورد اصلاحات ارضي بوده
من مدت يك سال اسناد اصلاحات ارضي را بررسي كردم( سازمان اسناد ملي ايران)
عنوانش : اصلاحات ارضي و عماكرد آن در مورد املاك وقفي بوده
موفق باشيد.
iraj | April 19, 2004 02:26 PM
سلام
من فارغ التحصيل برنامه ريزي روستايي هستم
ميخوام دكتري امتهان بدم
لطفا يك دانشجوي دكتري يا فارغ التحصيل راهنماييم كنه
متشكرم
iraj | April 19, 2004 02:32 PM
بسمه تعالي
زمينلغزه سيمره، ابر زمينلغزة شناخته شدة جهان
پديدة لغزش: پايين آمدن يكپارچه ونسبتاً سريع مواد در طول دامنهها را لغزش ميگويند. سرعت و وسعت آنها غالباً پديدههاي ديدني و فاجعهآميزي به وجود آورده و دهها و صدها هزار متر مكعب را يكجا تحت تأثير قرار ميدهند. در اين زمينه ميتوان طغيان مرگبار لونگارن ايتاليا را در سال 1963، بر اثر سرريز درياچة سدي يادآوري نمود كه ناشي از فرو ريختن تودههاي عظيم زمينهاي لغزنده در آن به وجود آمده بود.همانند تمام حركات تودهاي جابجايي در طول سطح لغزش، دخالت نيروي جاذبه را آ سان ميسازد. در سريهاي رسوبي گاهي سطح لغزش بر سطح چينهبندي موازي دامنه منطبق است. چنين حالتي امكان لغزشهاي صفحهاي را به وجود ميآورد. اين نوع لغزش با حركت لايهاي از سنگ با ضخامت معيين و تقريباً متحدالشكل مشخص ميگردد، بدون اينكه آشفتگي قابل توجهي در آن مشاهده شود. اما سطح لغزش هميشه بر خصوصيات ساختماني منطبق نيست. زيرا جابجايي ميتواند روي زير بنائي رسي يا مارني انجام شودكه از آب اشباع شدهباشد. در اين حالت غالباً سطح لغزش، نيمرخي كاو و خميده دارد اين ويژگي، حركتي چرخشي به توده لغزنده تحميل ميكند و قادر است سطح لغزش را به صورت پشتههاي مواج ، در جهت عكس شيب به حركت درآورد. گاهي اشتباهاً اين نوع صفحات لغزشي را به خاطر حوادثي مشابه كه در جريان حفر كانال پاناما اتفاق افتاده ، نام گسلهاي پانامايي دادهاند.اين لغزشهاي وسيع به طور كلي مخصوص دامنههاي پرشيب كوهستانهاي مرتفع است و دخالت جريانهاي سيلابي و زلزله آن را فعال ميسازد.به طور كلي سرعت زمينلغزشها نوعاً در حدود يك متر در روز و در موارد خاصي كه داراي هواي حبس شدهاند و در اثر زلزله به وجود آمدهاند تا 300 كيلومتر در ساعت ميرسد.
علل ايجاد زمينلغزهها:
بسياري از زمينلغزهها منشاء صرفاً طبيعي دارند. برخي نيز توسط زمين لرزهها فعال ميشوند. كيفر درسال 1993 دريافت كه احتمال وقوع زمينلغزشهايي تحت تأثير فعاليتهاي لرزهاي در شيبهاي تند ( ْ25 ›) كه دست كم 150 متر ارتفاع داشته باشند و در بخش پايين توسط جريانهاي فعالي قطع شدهباشند، بيشتر است.پس از بارانهاي طولاني يا پس از اينكه در بهار ،يخهاي زمين آب ميشوند ، احتمال وقوع زمينلغزش افزايش مييابد
انسان نيز به طرق مختلف باعث فعال شدن يك زمينلغزش ميشود قطع كامل درختان در شمال غرب اقيانوس آرام باعث افزايش حركات تودهاي گرديد.، زيرا از بين رفتن ريشههاي گياهان مقاومت برشي خاكها را كم ميكند و اين خاك معمولاً بر اثر از بين رفتن درختان مرطوب تر است.به عنوان مثال در يونان قطع جنگلها به وقوع زمينلغزشهايي منتهي شد. تجزيه و تحليل 800 زمينلغزش نشان داد كه احتمالا به علت خاك باقيمانده ضخيم و شرايط مرطوب ، اين زمينلغزشها در شيبهاي رو به شمال بيشتر رخ ميدهند
.
به طور كلي از عوامل مهم در ايجاد زمينلغزهها ميتوان موارد زير را نام برد:
- زهكشي نامناسب در دامنة تپهها
- وجود لايههاي رسي يا مارني بهويژه اگر شيب دامنهها در همان جهت شيب زمينشناسي باشد،مانند لايههاي صابون عمل ميكنند و موجب لغزش ميشوند.
- وجود شيبهاي تند در مناطق كوهستاني،بهويژه اگر لايههاي سست در بين آنها وجود داشتهباشد،يا لايههاي غير قابل نفوذي كه آب روي آن جمع شود و در هنگام يخبندان و سرما،يخ ببندد و در فصل گرما،با ذوب يخها،آب جريان يابد كه خود موجب لغزش بخشهاي فوقاني شود.
- كندن زمينها براي جادهسازي يا استخراج برخي از سنگها و مواد معدني و ايجاد ديوارهاي تند كه موجب سقوط بخشهاي فوقاني ميشود.
زمينلغزه سيمره :
زمينلغزش تاريخي سيمره بزرگترين زمينلغزش شناخته شدهء جهان، در 15 كيلو متري شرق شهرستان درّهشهر و در مرز بين استانهاي ايلام و لرستان رخ داده است. احتمالاً علت اصلي به وجود آورنده اين زمينلغزش زلزلهاي تاريخي بوده است.از جمله نكات حائز اهميت زمان رخداد ، بريدهشدن ورقة آهكي در جهت شيب توسط زهكشيهاي سطحي و تمركز تنش كششي ناشي از چين خوردگي خصوصاً در قسمتهاي رأس طاقديس را ميتوان عنوان نمود. ناپايداري تكتونيكي در محدودة زاگرس و قرار گرفتن لايههاي نامقاومي نظير شيل و مارنهاي پابده و گورپي پتانسيل لغزشي فراواني را در اين طاقديسها ايجاد نموده است به نحوي كه ابر زمينلغزش شناخته شده زمين ( سيار پور و قبادي ، 1378 ) در يال شمال شرقي بزرگ طاقديس كبيركوه با ارتفاع متوسط 2000 متر و مشرف بر رودخانه كرخه روي داده است. انرژي جنبشي در زمان رويداد به حدي بوده است كه ورقة آهكي آسماري با خرد شدن به بلوكهايي با ابعاد مختلف در بيشينه جابجايي خود به سمت شمال شرق 19 كيلومتر حركت كردهاست و منطقهاي به وسعت 173 كيلومتر مربع را پوشاندهاست . مصالح لغزشي با مسدودكردن مسير رودخانة سيمره و كشكان علاوه بر تغيير مسير دادن رودخانه كشكان ، درياچههايي در حاشية غربي و شمالشرقي ايجاد نموده كه در حال حاضر رسوبات اين درياچهها در اطراف مصالح لغزش قابل مشاهده است.
از توده لغزيده شده يال شمال شرقي طاقديس كبيركوه از استان ايلام گسيخته شده و در استان لرستان پخش گرديدهاست. با توجه به ناپايداري تكتونيكي كمربند چينخوردة زاگرس و قرارگيري لايههاي مقاومي نظير آهكهاي آسماري و سروك بر روي طبقات نامقاوم نظير شيلها و مارنهاي پابده ، گورپي و كژدمي متعاقب با گسترش شكافهاي رأسي در اين طاقديس ها ساختارهاي فروريزشي ثقلي ايجاد ميگردد. لازم به ذكر است كه قرارگيري مارن و گچهاي سازند گچساران در درههاي ناوديسي مجاور باعث تسهيل حركت و گستردگي بيشتر مصالح لغزيده در بستر اين درهها گرديده است.
وضعيت زمينشناسي منطقه، قبل و بعد از لغزش :
قبل از رويداد زمينلغزش سيمره رودخانة كشكان پس از عبور از شكستگي انتهايي شرقي طاقديس مله ، مستقيما با جريان به سمت جنوب در محل فعلي زمينلغزش سيمره به رودخانة سيمره ميريخت. وقوع زمينلغزش در يال شمالشرقي طاقديس كبيركوه باعث گرديد كه حجم تقريبي 35 كيلومتر مكعب از مصالح به هم ريخته ، شامل آهكهاي آسماري ، آهك و مارنهاي پابده محدودهاي به وسعت 173 كيلومترمربع از دو دره مجاور را بپوشاند. مصالح لغزيده به ترتيب در بخش شمالي ، غربي و شمال شرقي باعث مسدود شدن رودخانة كشكان ( ايجاد درياچة جايدر از محل بريدگي ملهكوه تا توده لغزيده ) رودخانة سيمره ( ايجاد درياچة سيمره هم امتداد با طاقديس كبيركوه به طول 40 كيلومتر ) و آبراهههاي فصلي ( ايجاد درياچة وليعصر ) شدند. مسدود شدن مسير رودخانة كشكان باعث گرديد تا اين رودخانه به سمت غرب تغيير جهت داده و پس از دور زدن مصالح لغزيده در جهت خلاف عقربههاي ساعت به رودخانة سيمره بپيوندد. پرتگاههاي پلكاني ايجاد شده بر اثر اين حركت باعث شده كه رخنمون آهكهاي پابده با گسترش بيش از 70 كيلومتر مربع در سطح گسيختگي مشخص شود و از ارتفاع يال شمالشرقي تا طاقديس كبيركوه با توجه به شكاف محوري آن بيش از 400 متر كاسته شود عامل كنترلكنندة پرتگاههاي جانبي اصلي در اين حركت شيارهاي ايجاد شده توسط زهكشهاي سطحي بوده كه با راستاي عمود بر محور طاقديس قرار داشتهاند. در داخل مصالح لغزشي گودالهاي زهكشي نشدهاي وجود دارند كه غالبا توسط چشمههاي زيرزميني تغذيه ميگردند و به صورت درياچههاي آب شيرين مشاهده ميگردند كه آب اين درياچهها در حال حاضر به منظور آب آشاميدني استفاده ميگردد .
علل رويداد زمين لغزش سيمره :
ــ ناپايداري تكتونيكي و وقوع زمينلرزه( زلزله ) تاريخي سيمره در 1100 سال قبل.
ــ بريدهشدن آهك آسماري در پاي دامنة لغزش يافته توسط رودخانة سيمره- كرخه ، به علت مخروطهافكنه آبرفتي رودخانة كشكان.
ــ فشار هيدروستاتيكي فراوان ناشي از آب نفوذي با توجه به اختلاف ارتفاع 1300 متر بين رأس طاقديس و بستر رودخانه سيمره- كرخه.
ــ آبگيري لايههاي مارني در حد فاصل لايههاي آهكي.
ــ بريدگيهاي ناشي از زهكشيهاي سطحي بر روي يال طاقديسها در جهت شيب دامنه.
ــ افزايش شيب يال طاقديسها در نتيجة چينخوردگي.
ــ ايجاد و گسترش شكاف رأسي و درزهاي كشش خصوصاً در امتداد محور طاقديسها.
ــ ايجاد سرعتي معادل 300 كيلومتر بر ساعت براي مركز ثقل اين مصالح به علت اختلاف ارتفاع نسبي زياد جايگاه اوليه مصالح لغزيده و پاي دامنه ( به طور متوسط 900 متر ) .
ــ ضريب اصطكاك ديناميكي بسيار كم بين مصالح لغزيده و بستر (مارني- گچي).
ــ اشباع نسبي بستر مارني- گچي در اثر بارندگي قبل از رويداد اصلي.
ــ ايجاد روانگرايي جرمي بين مصالح لغزيده و بستر حركت به علت وزن و نيروي ديناميكي مصالح لغزيده.
اثرات محيطي فعلي:
مصالح لغزيدة زمينلغزه سيمره در مسير جادة ارتباطي درّهشهر- پلدختر به صورت گورستاني پوشيده از بلوكهاي سنگي است كه عليرغم گذشت هزاران سال پوشش گياهي قابل ملاحظهاي در آن ايجاد نگرديدهاست. و عملكرد هوازدگي نيزدر سالهاي طولاني نتوانسته است باعث خردشدن بلوكهاي عظيم آهكي در مصالح لغزيده شود.رسوبات به جاي مانده از درياچههاي سيمره و جايدر نيز بستر مناسبي را براي فعاليتهاي كشاورزي فراهم نمودهاست و زمينهاي اين مناطق از حاصلخيزي قابل قبولي برخوردارند.در ميان رسوبات درياچهاي به جاي مانده نهشتههاي ماسهاي فراواني به چشم ميخورد كه در كارهاي ساختمانسازي و كشاورزي ( كشت خيار بهاره ) مورد استفاده قرار ميگيرد.در مجموع پديدة زمينلغزة سيمره نه تنها در ايران بلكه در تمام دنيا پديدة كمنظيري به شمار ميآيد ولي متأسفانه در هيچ يك از كتب زمينشناسي و جغرافيا تصوير و مطلب جامعي راجع به آن وجود ندارد، اميد است كه ترتيبي اتخاذ شود تا چكيدهاي از مطلب فوق به همراه تصويري ازاين پديده كه به ضميمه ارسال ميگردد در كتب دورة متوسطه( زمينشناسي و جغرافيا ) عليالخصوص كتاب جغرافياي استان ايلام درج گردد.
تصویری از زمین لغزه بزرگ سیمره
منابع و مأ خذ :
1 - رضايي،پيمان و فاطمي، سيد محمود “ زمينشناسي مهندسي” دانشگاه تربيت معلم تهران
2- محمودي، فرج ا… “ ژئو مورفولوژي ساختماني و ديناميك بيروني” دانشگاه تهران
3 - مطيعي، همايون (1372) “ زمينشناسي ايران- چينهشناسي زاگرس” سازمان زمينشناسي كشور
4- درويشزاده،علي(1370) “ زمينشناسي ايران” نشر دانشامروز باتشكر : - ايرج عيديان ، فوق ليسانس جغرافيا
- صادق عليمرادي ،دانشجویکارشناسی ارشد زمين شناسي
iraj | April 19, 2004 02:38 PM
سلام من دانشجوي رشته شهرسازي هستم براي تحقيق جغرافياي شهري طبقه بندي و توزيع جغرافياي شهرهايي ايران را انتخاب كردم ولي منابع ندارم لطفا من را راهنمايي كنيد
شیوا جعفرزاده | June 14, 2004 07:50 AM